چه شد که ماه از نادر نادرپور اشعار پراکنده 11

نادر نادرپور

آثار نادر نادرپور

نادر نادرپور

چه شد که ماه مراد از کرانه ای نرسید

1 چه شد که ماه مراد از کرانه ای نرسید

2 شبی رسید و حریف شبانه ای نرسید

3 از نکه نام خوشش نقش لوح گردون بود

4 به دست خاک نشینان ، نشانه ای نرسید

5 چگونه ریخت شفق خون روشنایی را

6 که پای صبح به هیچ آستانه ای نرسید

7 چنان ز پنجه ی بیداد ، شور نغمه گریخت

8 که بانگ چنگ به داد ترانه ای نرسید

9 غبار غصه بر آیینه ها فرود آمد

10 ولی نسیم نشاط از کرانه ای نرسید

11 به اشک پنجره ، دمسردی خزان خندید

12 لهیب آه گل از گرمخانه ای نرسید

13 مگر بهار جوان را سلامت از کف رفت

14 که پیر گشت و به وصل جوانه ای نرسید

15 زمین ، سخاوت خورشید را به سخره گرفت

16 که آب صافی نورش به دانه ای نرسید

17 چنان پرنده ی مهر از خدنگ کینه گریخت

18 که هر چه رفت به هیچ آشیانه ای نرسید

19 مرا به پاس وفا پایمال دشمن کرد

20 به دست دوست ، به از این ، بهانه ای نرسید

21 (اشعار نادر نادرپور)

22 بهار با نفس گرم بادها آمد

23 زمین ، جوانی ازو جست و آسمان از او

24 گلوی خشک درخت

25 چنان فشرده شد از بغض دردناک بلوغ

26 که برگ ، سر بدر آورد چون

27 زبانی از او

28 بنفشه ، بوی سحرگاه خردسالی را

29 به کوچه های مه آلود بی چراغ آورد

30 نگاه نرگس همزاد خاکی خورشید

31 به راه خیره شد و صبح را به باغ آورد

32 طلای روز در آیینه های جوی چکید

33 چمن ز روشنی و آب ، تار و پود گرفت

34 شکوفه ها همه چون پیله ها شکافته شد

35 هوا لطافت ابریشم

36 کبود گرفت

37 ایا بهار ، الا ای مسیح تازه نفس

38 که مردگان نباتی را

39 به یمن معجزه ای ، رشک زندگان کردی

40 نهال لاغر بیمار را شفا دادی

41 رخت پیر زمینگیر را جوان کردی

42 ایا بهار ، الا ای بشیر تازه ی طور

43 ایا پیمبر فصل

44 تو ، ای که آتش نارنج را ز شاخه ی سبز

45 به یک نسیم ،

46 برافروزی و برویانی

47 سپس ، به حکم عصایی که سرسپرده ی تست

48 اف در دل امواج نیل شب فکنی

49 ه تا قبیله ی خورشید را بکوچانی

50 مرا به وادی سرسبز خردسالی بر

51 مرا به خامی آغاز زندگی بسپار

52 ایا بهار ، الا ای بشیر تازه ی طور

53 ایا بهار ، الا ای مسیح سبز بهار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر