در اشاره از یدالله رؤیایی اشعار پراکنده 41

یدالله رؤیایی

آثار یدالله رؤیایی

یدالله رؤیایی

در اشاره ها نگاهم آشنا

1 در اشاره ها نگاهم آشنا

2 رنگ جستجو گرفت و غوطه خورد

3 چون پرنده از دلم تپش گریخت

4 نقش قوه هام به دوردست برد

5 در دیار دور سایهای غریب

6 بر قفای رفته دوخته نگاه

7 حیرتش چو هول گله ها بهدشت

8 مات همچو چشم سنگ ها به راه

9 رود سبز چشم ها و پلك ها

10 بی تكان و بی طنین و بی گذار

11 زرد روی و شعله مرده بی فروغ

12 می كشد چراغ چهره احتظار

13 جاده ها برهنه تشنه عبور

14 خالی از سوارو خالی از غبار

15 شاخه های لاغر تهی ز برگ

16 باغ های مرده را غم بهار

17 یادها اسیر و گام ها اسیر

18 كوچه ها غمین و فصل ها غمین

19 عقده سكون و حسرت سفر

20 بر جبین پیر صخره داد چین

21 در نگاه ابر پاره شوق باد

22 می طپد به یاد خطه های دور

23 آفتاب خسته را غم غروب

24 می دهد ز روی بام ها عبور

25 طاقه های آبنوس گل نشان

26 ساخته حباب ها بر آبها

27 وز درخت پر شكوفه سپهر

28 می پرد كبوتر شهاب ها

29 سرنوشت من جدا ز من برد

30 ره ز كهكشان به كهكشان دور

31 از ستاره تا ستاره ای دگر

32 پر زند میان باغ های نور

33 عقل خسته از تلاش ودر گریز

34 می برد حدیث خود به زیر خاك

35 دیگرم زمین نه جای زیستن

36 دیده بی فروغ ماند و دل مغاك

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر