بز ملا حسن مسئله از نیما یوشیج اشعار پراکنده 8

نیما یوشیج

آثار نیما یوشیج

نیما یوشیج

بز ملا حسن مسئله گو

1 بز ملا حسن مسئله گو

2 چو به ده از رمه می کردی رو

3 داشت همواره به همره پس افت

4 تا سوی خانه ،‌ ز بزها ، دو سه جفت

5 بز همسایه ،‌بز مردم ده

6 همه پر شیر و همه نافع و مفت

7 شاد ملا پی دوشیدنشان

8 جستی از جای و به تحسین می گفت

9 مرحبا بز بزک زیرک من

10 که کند سود من افزون به نهفت

11 روزی آمد ز قصا بز گم شد

12 بز ملا به سوی مردم شد

13 جست ملا ،‌ کسل و سرگردان

14 همه ده ، خانه ی این خانه ی آن

15 زیر هر چاله و هر دهلیزی

16 کنج هر بیشه ،‌به هر کوهستان

17 دید هر چیز و بز خویش ندید

18 سخت آشفت و به خود عهد کنان

19 گفت : اگر یافتم این بد گوهر

20 کنمش خُرد سراسر استخوان

21 ناگهان دید فراز کمری

22 بز خود را از پی بوته چری

23 رفت و بستش به رسن ،‌زد به عصا

24 بی مروت بز بی شرم و حیا

25 این همه آب و علف دادن من

26 عاقبت از توام این بود جزا

27 که خورد شیر تو را مردم ده ؟

28 بزک افتاد و بر او داد ندا

29 شیر صد روز بزان دگر

30 شیر یک روز مرا نیست بها ؟

31 یا مخور حق کسی کز تو جداست

32 یا بخور با دگران آنچه تراست

33 (اشعار نیما یوشیج)

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر