-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بز ملا حسن مسئله گو
2 چو به ده از رمه می کردی رو
3 داشت همواره به همره پس افت
4 تا سوی خانه ، ز بزها ، دو سه جفت
5 بز همسایه ،بز مردم ده
6 همه پر شیر و همه نافع و مفت
7 شاد ملا پی دوشیدنشان
8 جستی از جای و به تحسین می گفت
9 مرحبا بز بزک زیرک من
10 که کند سود من افزون به نهفت
11 روزی آمد ز قصا بز گم شد
12 بز ملا به سوی مردم شد
13 جست ملا ، کسل و سرگردان
14 همه ده ، خانه ی این خانه ی آن
15 زیر هر چاله و هر دهلیزی
16 کنج هر بیشه ،به هر کوهستان
17 دید هر چیز و بز خویش ندید
18 سخت آشفت و به خود عهد کنان
19 گفت : اگر یافتم این بد گوهر
20 کنمش خُرد سراسر استخوان
21 ناگهان دید فراز کمری
22 بز خود را از پی بوته چری
23 رفت و بستش به رسن ،زد به عصا
24 بی مروت بز بی شرم و حیا
25 این همه آب و علف دادن من
26 عاقبت از توام این بود جزا
27 که خورد شیر تو را مردم ده ؟
28 بزک افتاد و بر او داد ندا
29 شیر صد روز بزان دگر
30 شیر یک روز مرا نیست بها ؟
31 یا مخور حق کسی کز تو جداست
32 یا بخور با دگران آنچه تراست
33 (اشعار نیما یوشیج)