-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماورای روشن آینه را
2 سایه ای آشفته كرد از دور دست
3 پر زد از اقصای آن دشت زلال
4 دختر تصویر را درهم شكست
5 شكوه ای بیدار شد در پوستم
6 اندهی لغزید روی دستهام
7 آه ! اگر باز آشنا می آمدم
8 آن خیال خالی رویای خام
9 روزنی خندید و آوار صدا
10 آستان نور را لبریز كرد
11 یك دهان باز در متن غبار
12 طعنه ای را خواند
13 ای آزرده مرد
14 مانده ای بس در خم بیراهه مشتاق نگاه مهربان سنگ
15 در اشاره های گرم آفتاب و رنگ
16 در زبان بوته و تصویر مانده
17 خط هر سودا ! خطا خوانده
18 با كدامین مژده رویا گرم می داری ؟
19 خشكسار اشتیاقت را نهال وعده می كاری ؟
20 رو سرودت را به مهر آب ها بسپار
21 اینجا همزبانی نیست
22 قصه ی پاك نوازش را به دست خواب ها بسپار
23 اینجا مهربانی نیست
24 با وزش های دراز آه من
25 آینه ام چون غروبی تار شد
26 دست بردم تاغبارش بسترم
27 طعنه ای باز ن میان بیدار شد
28 ای به جان خاموش
29 ای به تن خسته
30 دیرگاهی چشم بر نقش سحر بسته
31 دور را پاییده چون گوش خروس صبح
32 خوانده ناهنگام با هر بانگ كز دور آشنا اید
33 هی به خود بسپار بسیار گفته : شب نمی یاید
34 آرزو گم كرده ای بس مانده حیران : از چه جویی
35 با كه پویی راه
36 با سر سودایی خود در كلاف دیگران گم
37 روزگاری تاج خونین كرده از منقار دوست
38 با كوبیده به بام روشن همسایه : كان گم كرده اوست
39 اینك از این آینه در این خلیج ساكن و آرام
40 با كدامین دختر تصویر رویا گرم می داری ؟
41 خشكسار اشتیاقت را نهال وعده می كاری ؟
42 با تپش های دل تو هیچ دل را گرمی پرواز نیست
43 هیچ كس با دیگری دمساز نیست
44 یكدم از چشمم قطار روزها
45 چون تبی تابید و چون دودی گذشت
46 در تنم هر چه زمان بود ایستاد
47 چهره ام سیراب سال و ماه گشت
48 پیر گشتم چون زمین دیر سال
49 پیری صد ریشه در من می دمید
50 لحظه ای با هر چه ماندم ناشناس
51 نبض من در قرن دیگر می تپید
52 (اشعار یدالله رؤیایی)