-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از هر لیوانی که آب نوشیدم
2 طعم لبان تو و پاییزی
3 که تو در آن به جا ماندی به یادم بود
4 فراموشی پس از فراموشی
5 اما
6 چرا طعم لبان تو و پاییزی که تو در آن
7 گم شدی در خانه مانده بود
8 ما سرانجام توانستیم
9 پاییز را از تقویم جدا کنیم
10 اما
11 طعم لبان تو بر همه ی لیوان ها و بشقاب ها
12 حک شده بود
13 لیوان ها و بشقاب ها را از خانه بیرون بردم
14 کنار گندم ها دفن کردم
15 زود به خانه آمدم
16 تو در آستانه در ایستاده بودی
17 تو در محاصره ی لیوان ها و بشقاب ها مانده بودی
18 گیسوان تو سفید
19 اما لبان تو هنوز جوان بود.
20 “احمدرضا احمدی”
21 از کتاب: ساعت 10 صبح بود / نشر چشمه
22 روزی آمده بودی
23 که من تمام نشانی ها را نوشتم
24 با خط بد نوشتم
25 و تو تمام خانه ها را گم کردی
26 بمن نگفتی
27 همسایه ها گفتند
28 دیر آمدی
29 پنجره بوی رطوبت داشت
30 به من نگفتی
31 که بیرون از خانه باران است