-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خانه ام ابری ست
2 یکسره روی زمین ابری ست با آن.
3 از فراز گردنه خرد و خراب و مست
4 باد میپیچد.
5 یکسره دنیا خراب از اوست
6 و حواس من!
7 آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
8 خانه ام ابری ست اما
9 ابر بارانش گرفته ست.
10 در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
11 من به روی آفتابم
12 می برم در ساحت دریا نظاره.
13 و همه دنیا خراب و خرد از باد است
14 و به ره ، نی زن که دائم می نوازد نی ، در این دنیای ابراندود
15 راه خود را دارد اندر پیش.
16 « ری را»…صدا می آید امشب
17 از پشت « کاچ» که بند آب
18 برق سیاه تابش تصویری از خراب
19 در چشم می کشاند.
20 گویا کسی است که می خواند…
21 اما صدای آدمی این نیست.
22 با نظم هوش ربایی من
23 آوازهای آدمیان را شنیده ام
24 در گردش شبانی سنگین؛
25 زاندوه های من
26 سنگین تر.
27 و آوازهای آدمیان را یکسر
28 من دارم از بر.
29 یکشب درون قایق دلتنگ
30 خواندند آنچنان؛
31 که من هنوز هیبت دریا را
32 در خواب
33 می بینم.
34 ری را. ری را…
35 دارد هوا که بخواند.
36 درین شب سیا.
37 او نیست با خودش،
38 او رفته با صدایش اما
39 خواندن نمی تواند.
40 1331