با این‌که یاس از نصرت رحمانی اشعار پراکنده 4

نصرت رحمانی

آثار نصرت رحمانی

نصرت رحمانی

با این‌که یاس در رکاب من

1 با این‌که یاس در رکاب من

2 و کینه یار توست

3 همدرد ، من را خموش کن

4 من را فریب ده

5 با من بگوی که در این فراخناک

6 یک مرد زمزمه خواهد کرد

7 در انزوای خویش که آن‌ها

8 در قحط سالی شوم

9 با عشق زیستند

10 و با شمشیر

11 بر خاک ریختند

12 ای وای ، اگر بهار نیاید

13 ای وای ، اگر که ابر نبارد

14 من را فریب باش

15 آرام کن

16 با من مبار که خونم

17 ای پاک ، ‌ای شریف

18 همدرد ، هم سرشت

19 نصرت رحمانی

20 آتشی بودم و سوزاندم و بر باد شدم

21 تیشه گردیدم و تاج سر فرهاد شدم

22 ناله‌ها زیر لبانم شده زندانی شرم

23 ترسم آن روز کشم آه که فریاد شدم

24 سینه‌ام گشته بهشتی ز گل وحشی عشق

25 ای خداوند به خشم آی که شداد شدم

26 من همان صید ضعیفم که به دام افکندی

27 ناز من بود و نیاز تو که صیاد شدم

28 باز طوفان می از مهلکه‌ام برد برون

29 در خرابات شدم معتکف ، آباد شدم

30 از رقیبان نهراسم که غروری سر و پا

31 طعنه بیهوده مزن من دگر استاد شدم

32 دردم این بود غزالم غزلی می‌خواهد

33 غزلی ساختم از درد و غم آزاد شدم

34 ((نصرت رحمانی))

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر