-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه رنجی است
2 خوابیدن زیر آسمانی
3 که نه ابر دارد نه باران
4 از هراس از کلمات
5 هر شب خوابهای
6 آشفته میبینیم
7 به این جهان آمدهایم
8 که تماشا کنیم
9 صندلی های فرسوده و رنگ باخته
10 سهم ما شد
11 انتخاب ما مرواریدهای رخشان
12 بود
13 یکی به ما بگوید
14 آیا ما قادریم
15 دریای آبی
16 و جعبهی مداد رنگیِ
17 هفترنگ را
18 به خانه ببریم
19 و خوشبختیِ
20 سرنگون در آسمان ابری را
21 صید کنیم
22 در انتظار جوابِ
23 شما هستیم
24 که در آفتاب بیخیال
25 قدم میزنید.
26 با لبخند
27 نشانی خانه ی تو را می خواستم
28 همسایه ها می گفتند سالها پیش
29 به دریا رفت
30 کسی دیگر از او
31 خبر نداد
32 به خانه ی تو
33 نزدیک می شوم
34 تو را صدا می کنم
35 در خانه را می زنم
36 باران می بارد
37 هنوز
38 باران می بارد
39 از سرما هم اگر نمیمردیم
40 از عشق میمردیم
41 این دستهای تو
42 پاسخ روز را خواهد داد
43 اگر گم شوند
44 همیشه در سایههای تابستان میمانم
45 بیآنکه نام کوچهی بنبست را بدانم
46 در انتهای کوچه یک کوه است
47 و چون قلب از حرکت بازماند
48 و چون شکوفه فولاد شود
49 و میوه نشود
50 من ندانسته
51 در یک صبحگاه تابستانی
52 راهام را بر گندمزار بهدوزخ به بهِشت
53 متوقف میکنم
54 به خانهی تو میآیم
55 موها را تازه شانه کردهای
56 از ایشان ساعت حرکت
57 قطار را پرسیدهای
58 هر کس تو را ببیند
59 گمان نمیکند
60 که قطار سهروز است
61 در برف مانده
62 پس ایستگاهها
63 در زمستان گم میشود
64 و هر کس ندانسته
65 مرگ را صدا میکند
66 پس دیدار کنیم
67 از لادنی که در گلدانِ شکسته
68 گُل داد
69 پس با پای پیاده
70 در این سنگلاخ بدویم
71 این اردیبهشت
72 این فروردین
73 حتی سراسر تابستان ما را تسلی نیست
74 پس چگونه
75 در این کوچههای بنبست
76 سرازیر شدیم
77 دیگر ما ماندهایم و تا پایان عمر
78 این پرسش
79 شاخهها در قدمهای ما
80 چه هستند
81 آغاز خلقت
82 آیا گل جوانه زده بود
83 در چشمان من
84 در گرمای مرداد ماه
85 در آفتاب
86 ساعتها گفتگو کردیم.
87 هنگام روز
88 کجا می روی
89 در خانه بمان
90 غمگینم
91 گیلاس ها بر درختان نشسته اند
92 پرنده از تنهایی
93 پر نمی زند
94 هراس دارد
95 من
96 همواره در روز
97 زخم قلبم را به تو
98 نشان می دهم
99 در خانه بمان
100 آوازها
101 از خانه دور است
102 یک ستاره
103 هنوز در آسمان
104 مانده است
105 شب می شود
106 گلهای سرخ
107 در شب
108 در باغچه دیده نمی شوند
109 در باغچه یادبود تو است
110 کنار این بوته های گل
111 سرخ
112 می خواستی بمیری
113 مردی
114 به تو بانگ زدیم
115 تو را صدا کردیم
116 تو مرده بودی
117 یار من
118 لحظه ای در بهشت
119 دوام آور
120 شب تمام می شود
121 کلید خانه را
122 گم کرده بودیم
123 در کوچه ماندیم
124 در کنار خانه
125 علف ها روییده بود
126 اما چه سود
127 سایه نداشتند
128 زاده شدم
129 که لباس نو بپوشم
130 جمعه ها تعطیل باشد
131 در تابستان
132 آب سرد بنوشم
133 عشق را باور کنم
134 کلمات مرا به ستوه نمی آورد
135 انگشتانم
136 در میان برگهای درختان
137 تسلیم روز می شوم
138 لباسها بر تنم
139 کهنه است
140 من
141 در تابستان آب گرم
142 می نوشم
143 هنوز تشنه ام