رو دیده بدوز تا از اوحدالدین کرمانی رباعی 49
1. رو دیده بدوز تا دلت دیده شود
زان دیده جهانی دگرت دیده شود
...
1. رو دیده بدوز تا دلت دیده شود
زان دیده جهانی دگرت دیده شود
...
1. از خوی بد تو زان همی رنجد کس
کاندر نظرت هیچ نمی سنجد کس
...
1. از غایت خودپسندی و خودبینی
عالم همه نیکند و تو شان بدبینی
...
1. خودبین هرگز به هیچ حاصل نرسد
تا جان ندهد به عالم دل نرسد
...
1. یک دم چو نئی تو عاشق صادق عیش
کی دریابی حلاوت صادق عیش
...
1. چون خاک به زیر پایها فرسودن
به زانک به عجب آب روی افزودن
...
1. گر بر سر دریا نه سبک تر زخسی
دایم زچه در پی هوا و هوسی
...
1. یکچند دویدیم نه بر راه صواب
برداشته از روی خرد پاک نقاب
...
1. در عمر درنگ نیست ممکن، بشتاب
آن قدر که ممکن است از وی دریاب
...
1. گر شیر دلی صید هراسان مطلب
دشوار شود حاصل آسان مطلب
...
1. دل را تو همه جگر دهی افسوس است
خود را همه درد سر دهی افسوس است
...
1. افسوس که عمر رفت و هشیاری نیست
دردا که امید خویشتن داری نیست
...