1 جهان خسرو که تا گردون کمر بست کله داری چنو بر تخت ننشست
2 به روز بار کو را رای بودی به پیشش پنج صف بر پای بودی
3 نخستین صف توانگر داشت در پیش دویم صف بود حاجتگار و درویش
4 سوم صف جای بیماران بیزور همه رسته به موئی از لب گور
1 به آیین جهانداران یکی روز به مجلس بود شاه مجلس افروز
2 به عزم دست بوسش قاف تا قاف کمر بسته کلهداران اطراف
3 نشسته پیش تختش جمله شاهان ز چین تا روم و از ری تا سپاهان
4 ز سالار ختن تا خسرو زنگ همه بر یاد خسرو باده در چنگ
1 نکیسا در ترنم جادوی ساخت پس آنگه این غزل در راهوی ساخت
2 بساز ای یار با یاران دلسوز که دی رفت و نخواهد ماند امروز
3 گره بگشای با ما بستگی چند شتاب عمر بین آهستگی چند
4 ز یاری حکم کن تا شهریاری ندارد هیچ بنیاد استواری
1 دگر باره جهاندار از سر مهر به گلرخ گفت کای سرو سمن چهر
2 طبر خون با سهی سروت قرین باد طبرزد با طبر خون همنشین باد
3 دهان جز من از جام لبت دور سر جز من ز طوق غبغبت دور
4 عتابت گرچه زهر ناب دارد گذر بر چشمه نوشاب دارد
1 نکیسا بر طریقی کان صنم خواست فرو گفت این غزل در پرده راست
2 مخسب ای دیده دولت زمانی مگر کز خوشدلی یابی نشانی
3 برآی از کوه صبر ای صبح امید دلم را چشم روشن کن به خورشید
4 بساز ای بخت با من روزکی چند کلیدی خواه و بگشای از من این بند
1 چو بر زد باربد زین سان نوائی نکیسا کرد از آن خوشتر ادائی
2 شکفته چون گل نوروز و نو رنگ به نوروز این غزل در ساخت با چنگ
3 زهی چشمم به دیدار تو روشن سر کویت مرا خوشتر ز گلشن
4 خیالت پیشوای خواب و خوردم غبارت توتیای چشم دردم
1 اجازت داد شیرین باز لب را که در گفت آورد شیرین رطب را
2 عقیق از تارک لؤلؤ برانگیخت گهر میبست و مروارید میریخت
3 نخستین گفت کای شاه جوانبخت به تو آراسته هم تاج و هم تخت
4 به نیروی تو بر بدخواه پیوست علم را پای باد و تیغ را دست
1 نکیسا چون زد این افسانه بر چنگ ستای باربد برداشت آهنگ
2 عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت به آهنگ عراق این بانگ برداشت
3 نسیم دوست مییابد دماغم خیال گنج میبیند چراغم
4 کدامین آب خوش داد چنین جوی کدامین باد را باشد چنین بوی
1 ز راه پاسخ آن ماه قصب پوش ز شکر کرد شه را حلقه در گوش
2 گشاد از درج گوهر قفل یاقوت رطب را قند داد و قند را قوت
3 مثالی داد مه را در سواری براتی مشک و در پردهداری
4 ستون سرو را رفتن در آموخت چو غنچه تیز شد چون گل برافروخت
1 نکیسا چون زد این طیاره بر چنگ ستای باربد برداشت آهنگ
2 به آواز حزین چون عذرخواهان روان کرد این غزل را در سپاهان
3 سحرگاهان که از می مست گشتم به مستی بر در باغی گذشتم
4 بهاری مشگبو دیدم در آن باغ به چنگ زاغ و در خون چنگ آن زاغ