57 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری

1 به زیر هر بن مو چشم روشنی‌ست مرا به روشنایی هر ذره روزنی‌ست مرا

2 شهود بت، ز پراکندگیم باز آورد دلیل راه حقیقت برهمنی‌ست مرا

3 چو سایه از همه‌سو در کمین خورشیدم به هرکجا بن خاری‌ست مسکنی‌ست مرا

4 به هر سراچه و بستان فرو نمی‌آیم برون ز عالم خاکی نشیمنی‌ست مرا

1 عشق را کام به عهد دل خود کام تو نیست صبح امید و شب وصل در ایام تو نیست

2 خوانده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست

3 من دل شیفته آزار نمی دانم چیست که ز خویشم خبر از لذت دشنام تو نیست

4 آب حیوان نخورد صید تو از لذت تیغ جان به حسرت دهد آن مرغ که در دام تو نیست

1 به حرف اهل غرض قرب و بعد ما بندست دل شکسته ما را هزار پیوندست

2 از آن دمم که به حیرت فکنده دیدن او نگه به گوشه چشمم هنوز در بندست

3 نگه دلیر نشد تا مژه به پیش آمد حجاب اگر پر کاهست، کوه الوندست

4 دو چشم ساکن بیت الحزن به من گرید که من اسیر به معشوقم او به فرزندست

1 تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسوده را سر به طوفان می دهم این مشت خاک سوده را

2 در درون همچون عنب شد خوشه اشکم گره بس فرو خوردم به دل خون های ناپالوده را

3 گوش ها کر گشت و یارب یاربم کاری نکرد نیست گویا روزنی این سقف قیراندوده را

4 خضر صد منزل به پیشم آمد و نشناختم بازمی باید ز سر گیرم ره پیموده را

1 حریف دردی و صافی نیی خطا اینجاست تمیز ناخوش و خوش می کنی بلا اینجاست

2 بغیر دل همه نقش و نگار بی معنی است همین ورق که سیه گشته مدعا اینجاست

3 ز فرق تا قدمش هر کجا که می نگرم کرشمه دامن دل می کشد که جا اینجاست

4 خطا به مردم دیوانه کس نمی گیرد جنون نداری و آشفته یی خطا اینجاست

1 طعم هلال می‌دهد زهر فراقت آب را تا تلخ کردی عیش من شیرین ندیدم خواب را

2 درهای رحمت بر رخم تا شام مردن واکنند گر چشم از رویت کند یک صبح فتح‌الباب را

3 از دولت گم‌گشته‌ام شاید نشانی وادهند باری به دریای امید افکنده‌ام قلاب را

4 ز اهل درون باهُش‌ترند آنان که بیرون درند اکثر به خاصان می‌دهد سلطان شراب ناب را

1 نیست زین مزرع آب و دانه ما ملکوتست آشیانه ما

2 کبک کهسار و بلبل گلزار گوش دارند بر ترانه ما

3 هر طرف صورت تازه ای بندند از غزل های عاشقانه ما

4 حرف شیرین شود فراموشش خسروار بشنود فسانه ما

1 عشق است که علم دو جهان مختصر اوست مجموعه احوال دو عالم خبر اوست

2 صد راهزنم در صف اندیشه نشسته حرز دل آگاه نشین از نظر اوست

3 بیگانگیش بار دهد اشک ندامت این تخم همانست که طوفان ثمر اوست

4 یادآوریش راه نماید به وصالش این خانه همانست که امید در اوست

1 صافی شوم از کون که در درد صفا نیست بر عرش زنم جوش که در خمکده جا نیست

2 رویم همه چون سایه، که در خدمت خورشید صد گونه سجودست که در خدمت ما نیست

3 لطف نظر سوختگان تابش برقست اینجا پر پروانه طلب بال هما نیست

4 چندان که در آن جعبه خدنگ است نصیبست در همت ما جستن و در شست خطا نیست

1 با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را همه نغمه داوود که دیدست جرس را

2 در معرض خورشید سها را چه نمایش؟ با نور تجلی چه ضیا نار قبس را؟

3 بس غنچه نشکفته به تاراج خزان رفت رسم است که رهزن زند از قافله پس را

4 پریدن نادان گه نظمم به چه ماند؟ با آن که پرد چشم و نهی بر مژه خس را

آثار نظیری نیشابوری

57 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی