ذوق وجدان و نظر خالص از نظیری نیشابوری غزل 298
1. ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز
صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز
...
1. ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز
صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز
...
1. پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز
به بام میکده خورشید زد علم برخیز
...
1. فتاده ام به میان غم از کران برخیز
به تیر غمزه ابروی چون کمان برخیز
...
1. نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز
غبار کاهکشان رفت میکشان برخیز
...
1. از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز
بر آتشی نتاخته پروانه ام هنوز
...
1. مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز
خوف گرد دل دیوانه نگردد هرگز
...
1. گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گریز
ور مسلط نیستی بر خود زسلطانی گریز
...
1. سوی صحرای حقیقت برد عشقم از هوس
مست می گشتم به قصد صید و می راندم فرس
...
1. ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس
تا مؤذن می شود بیدار می خوابد عسس
...
1. کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس
که از دم خوش تو خسته می شود کناس
...
1. گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس
ز زیر پرده برآمد عروس خوش انفاس
...
1. اکسیر حسن در نظر پارسا شناس
اقبال اهل دل ز قبول خدا شناس
...