57 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری

1 بر فلک تابد مسیحا رشته زنار ما بر زمین منصور افرازد ستون دار ما

2 از معاصی توبه می‌کردیم پیش از عاشقی این زمان عصیان شود از کفر استغفار ما

3 از شبان وادی ایمن نفس سوزان‌تریم موسی اندر طور می‌رقصد ز موسیقار ما

4 شاهباز خامه ما عرض پروازی کند مرغ جنت راست آب و دانه در منقار ما

1 جز محبت، هرچه بردم سود در محشر نداشت دین و دانش عرض کردم کس به چیزی برنداشت

2 هر عمل را اجر سنجیدند در میزان حشر قیمت چشم پرآبم چشمه کوثر نداشت

3 از دلم در عشق سوزی ماند و از جان شعله‌ای هیزمی را کاتش ما سوخت خاکستر نداشت

4 در دل او درد ما از ناله تأثیری نکرد برد مرغی نامه ما را که بال و پر نداشت

1 بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را بیند منجم طالعم از هم درد تقویم را

2 علم ارادت گر کند ذوقی نصیب جان من مستوفی امر قضا باطل کند تقسیم را

3 عشق از برای داغ من آتش به جانان می زند افغان که کردم دوزخی، گلزار ابراهیم را

4 نقدی که دوران برده است از کیسه عمرم برون جاوید مستغنی شوم از صد دهد گر نیم را

1 فراق دوستان بسیار پیش آمد دل ما را غم بیرون گرفت از ما هوای منزل ما را

2 گل افشان بود با تو هر بن خار و سر سنگی تو چون رفتی از اینجا آفتی زد حاصل ما را

3 عفاک الله به قید عشقم از هستی برآوردی به یک مشکل نمودی حل هزاران مشکل ما را

4 اگر مقبول اگر مردود حرف ما اثر دارد توان تعویذ بازو کرد سحر باطل ما را

1 نه دل آزاد پای بست شود نه به پرواز دل ز دست شود

2 همتی کان به اعتدال افتد کی به علت بلند و پست شود

3 عشق را پایه معین نیست مؤمن از عشق بت پرست شود

4 به هوایی که در دماغ افتد ناقه در زیر بار مست شود

1 داغ دل در عشق افسردن نمی‌داند که چیست لاله این باغ پژمردن نمی‌داند که چیست

2 خنده بر حالم مزن کاین گریه هرکس را گرفت دامن از خون دل افشردن نمی‌داند که چیست

3 عشق از یک تاختن به نگاه دل تاراج کرد صبر بی‌دل حمله آوردن نمی‌داند که چیست

4 باغبان دهر نخل عمر را آبی نداد کاشتن دانسته پروردن نمی‌داند که چیست

1 چه شور بود؟ که عشقت به من کرامت کرد که نارسیده قیامت دلم قیامت کرد

2 حدیث من که ز مجموعه وفای تو خواند؟ که نه به خون دل و دیده اش علامت کرد

3 به کعبه دل من عاشقان نماز آرند که قبله شد صنم و برهمن امامت کرد

4 به هر که نماز کنم صدهزار سجده شکر که در دیار تو دل نیت اقامت کرد

1 چه خوست کاین دل کافر نهاد من دارد نه مذهب من و نه اعتقاد من دارد

2 به آب و آتشم از سرکشی نمی سازد هزار عربده با خاک و باد من دارد

3 ز تیر ناله فلک را به کین برانگیزد کمان فتنه به زه از عناد من دارد

4 ندیم غصه که رویی ز من نگرداند عدوی رحم که راهی به داد من دارد

1 دلم از ناله خوش گردید امید اثر باشد بسی آسود شستم این خدنگم کارگر باشد

2 اگر دزدیده دیدن ها نباشد بهر پاس دل محبت از تغافل های بیجا در خطر باشد

3 دلم تا خو به آسایش نگیرد روز خرسندی به خاطر شیوه یی آید که آن جانسوزتر باشد

4 ز هجران روز ما دارد غبار عالمی بر دل نباشد در شب ما روشنی گر صد سحر باشد

1 هین قدح، شمع شبستان این است مونس خلوت مستان این است

2 پر ترک ده که به ذوقی برسیم مرکبم تا به گلستان این است

3 باش تا سجده میخانه کنیم کعبه باده پرستان این است

4 غافل از طوق صراحی مگذر دست زن مروه مستان این است

آثار نظیری نیشابوری

57 اثر از غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار نظیری نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی