جمال ساقی ما در ضمیر از نظیری نیشابوری غزل 131
1. جمال ساقی ما در ضمیر لاله گذشت
که لاله را می لعل از سر پیمانه گذشت
1. جمال ساقی ما در ضمیر لاله گذشت
که لاله را می لعل از سر پیمانه گذشت
1. شب از فسانه ام ز جنون خانه پر شدست
وز گریه ام دیار ز ویرانه پر شدست
1. گل بیداد دسته بسته اوست
مهر در دل خسک شکسته اوست
1. دل که جمعست غم بی سر و سامانی نیست
فکر جمعیت اگر نیست پریشانی نیست
1. شور چمن ز نغمه آزادی من است
روی شکفته سحر از شادی من است
1. آن که صد نامه ما خواند و جوابی ننوشت
سطری از غیر نیامد که کتابی ننوشت
1. جزای حسن عمل در شریعت عربیست
به عرف عفو نکردن گناه بی ادبیست
1. غیر من در پس این پرده سخن سازی هست
راز در دل نتوان داشت که غمازی هست
1. عشق مرا زبان حکایت بریدنیست
مکتوب سر به مهر دلم ناشنیدنیست
1. رفتی به بزم غیر و نکونامی تو رفت
ناموس صدقبیله ز یک خامی تو رفت
1. عطاش را نه صوابست و نه خطا باعث
بس است بهر گرم ناله گدا باعث
1. بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث
دارد برای طفل شکر در کنار بحث