آثار نیر تبریزی

صفحه 6 از 15
15 اثر از غزلیات نیر تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات نیر تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار نیر تبریزی / غزلیات نیر تبریزی

غزلیات نیر تبریزی

1 شد روی یار جلوه‌گر از زلف مشک‌بیز صبح امید میدهد ای بخت خفته خیز

2 زین‌سان که میزند ره خلق این بت عراق امسال متفق نشود خلق را حجیز

3 تا خود چه‌ها کند ز خطا چشم مست او زان بیشتر که دوست ز دشمن دهد تمیز

4 یک شهر را بر ز قیامت قیامتی است فردا مگر تو باز نیایی به رستخیز

1 گر چونتو در آفاق جفار کار نباشد انصاف ز شوخی چو تو بسیار نباشد

2 نزدیک من از لذت عشقش خبری نیست آن دلشه کش یار دل آزار نباشد

3 ایکاش بخوابیت کشد تنک در آغوش بخت من سرگشته چو بیدار نباشد

4 خواهم شب وصل تو کشم شمع بغیرت تا سایۀ تو همکش دیوار نباشد

1 خیز تا معتکف خانه خمار شویم سر به پیشش بسپاریم و سبکبار شویم

2 زلف ساقی بکف آریم و ببانگ دف و چنگ مست از خانه سوی کوچه و بازار شویم

3 دمبدم با رخ افروخته از آتش می همچو طاوس پی جلوه و رفتار شویم

4 شحنه گر خرقه و دستار به یغما ببرد گو ببر چند خر خرقه و دستار شویم

1 با تو نخواهم رخ حور ای صنم عقل نبازم ز قصور ای صنم

2 دوری تو دوزخ و وصلت بهشت عشق تو غوغای نشور ای صنم

3 شرم مدار از من و غایب مشو با تو مرا نیست حضور ای صنم

4 پنجۀ زور آور تقوی شکست مستی چشمت ز فتور ای صنم

1 دلبر من بچهره چون زلف معنبر آورد مهر نخوشه جا دهد مه بدو پیکر آورد

2 میوه ندید سرو را کس بجهان تو بوالعجب از چه گلی که سرو تو میوۀ شکر آورد

3 صد ره ا گر بری سرم شعلۀ شمع پیکرم سوزد و ریزد اشگ خون تا سر دیگر آورد

4 زنده بگور اگر کند کس نکند ملامتش مام بشر پس از تو گر حور مصوّر آورد

1 مرغی شکسته درخور تبر ستم نبود گیرم مقیم زلف تو صید حرم نبود

2 بیدار بخت من که شدم صید شست تو پیکان جان شکار ترا صید کم نبود

3 شد قاتل از سر من و غم میکشد مرا گر بود بر سرآنکه مرا کشت غم نبود

4 آنرا که دلخوش است بسیری ز بوستان راندن ز در نشانۀ اهل کرم نبود

1 سر گران تا کی ز من ساقی بده رطلی گرانم کز سبک مغزی ز پای افکند دور آسمانم

2 شیشۀ صبرم شکست از سنگ عبرت چرخ گردون خون بدست آر یکی در سایۀ خم ده امانم

3 بر جبین از من میفکن عقده چون ناخوانده مهمان کز کهن دردی کشان صفۀ ابن آستانم

4 طرۀ پرچین بدستم ده که از باد مخالف اندرین بحر معلق سرنگون شد باد بانم

1 جان در خور خدنگ تو ابرو کمان نبود ورنه دل رقیق تو نامهربان نبود

2 صد بار کشته بود ز جورم نهیب هجر گر بوسۀ وداع مر احرز جان نبود

3 دیدم بخواب دوش که هم بستر منی هر گر به بخت خفته مرا اینگمان نبود

4 گفتم ببوسه جان دهمت سر کشیدو گفت در ملک حسن بوسه چنان رایگان نبود

1 از هر طرف که پای به پیچم ز کوی تو دل میکشد ز جانب دیگر بسوی تو

2 گر من زبان شکوه ندارم ز خوی تو آید خطی که عیب تو گوید بروی تو

3 دل پیش تست جنگ و کشاکش فرو گذار تا زنده ام رها نکنم تار موی تو

4 گر کاروان مشگ زایران رود بچین نشگفت از ایندو سلسلۀ مشگبوی تو

1 ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند

2 دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند

3 پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو کس برویت نتواند نظری سیر کند

4 آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد آهوش چشم خطاکار تو با شیر کند

آثار نیر تبریزی

15 اثر از غزلیات نیر تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات نیر تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی