سپهدار برداشت از عثمان مختاری شهریارنامه 47
1. سپهدار برداشت ز آن ماه کام
درانداخت در حام یاقوت خام
...
1. سپهدار برداشت ز آن ماه کام
درانداخت در حام یاقوت خام
...
1. چو آمد به نزدیکی گاه شاه
بدو گفت مر پهلوان سپاه
...
1. چو آمد به برج فلک آفتاب
سرهندی شب درآمد ز خواب
...
1. که ناگاه از دشت گردی بخاست
که برشد سرگرد بر چرخ راست
...
1. چو خورشید تابان برآرد درفش
برآریم تابان درفش بنفش
...
1. شب تیره ای بود مانند قیر
نتابنده ماه و نه تابنده شیر
...
1. جهان جوی ارژنگ بر بست کوس
به فیل جهان شد ز گرد آبنوس
...
1. بگردید بخت از شه کامکار
بفرمود تا برکشیدند دار
...
1. به شادی نشست از بر تخت عاج
فشاندند گوهر دلیران تاج
...
1. کنون بشنو از شاه ایران سخن
هم از زال رستم گو پیلتن
...
1. تهمتن شب تیره راخواب شد
از آن نامه اش دل پر از تاب شد
...
1. شهنشاه رفتش پذیره به پیش
ببوسید روی یل پاک کیش
...