ای آفتاب از مه روی از محیط قمی هفت شهر عشق 95
1. ای آفتاب از مه روی تو آیتی
تاریک شب ز ظلمت مویت کنایتی
...
1. ای آفتاب از مه روی تو آیتی
تاریک شب ز ظلمت مویت کنایتی
...
1. برهاند قید عشقم، ز بلای پارسایی
که از این خجسته قیدم، ندهد خدا رهایی
...
1. به شاه باد مبارک، قبای سلطانی
به همت شه مردان، علی عمرانی
...
1. نو بهار آمد و باد سحری غالیه بو است
گاه طرف چمن و سایه ی بید و لب جو است
...
1. گه نخجیر زوبین چنگ قوشم
نماید صید دل تاراج هوشم
...
1. چو روزگار شهنشاه کامکار آمد
سپاس ملت و اسلام استوار آمد
...
1. ایزد بخشنده در پناه شهنشاه
میر زمن را دهاد عمر مؤبد
...
1. رسید مژده که سرسبز گشت نخل امید
نهال دولت و اقبال بارور گردید
...
1. ساقی به یاد لعل تو چون ساغر آورد
ما را به دور اول از پا درآورد
...
1. به گه کودکی مرا استاد
داد پندی که مانده است به یاد
...
1. حبّذا شهباز شاهنشاه چون پروا کند
چرخ دیگر از همایون پر خود برپا کند
...
1. شکر خدا که از اثر بخت کامکار
نخل امید را ثمر عیش گشت بار
...