13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملا مسیح پانی‌پتی / رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی

1 چو قصد غسل کرد آن سرو گلرنگ به آب زندگی شد آشنا گنگ

2 کنار آب رفت آن رشک مهتاب فکند از سایه، آتش در دل آب

3 کشید از بر پرند زعفرانی برون آمد مه از ابر کتانی

4 ز ماهش آب پل بر عید بشکست حبابش قبه های عید می بست

1 چو پیش آمد بران رای خردمند ز عشق زن بلای هجر فرزند

2 ز روبه بازی این گرگ اخضر پدر شد یوسف خود را برادر

3 ندانست این که بی دیدار محبوب رود جانش بسان چشم یعقوب

4 ز حیرت در دهانش ماند انگشت چو مستی کو ز مستی خویش را کُشت

1 به پایان چون رسید ایام ماتم وزیران مشورت کردند با هم

2 به پیش برت گفتند این سخن را که شاها! تازه کن عهد کهن را

3 بباید شد ز ملک اکنون خبردار جهان چون بیوه باشد بی جهاندار

4 چو جسرت بست چشم عاقبت بین ولیعهدش تویی، بر تخت بنشین

1 برت آن کفش چوبین بست بر سر عزیزش داشت از صد تاج گوهر

2 به نومیدی از آنجا باز گردید نیامد رام تنها باز گردید

3 برون شهر اود آمد بایستاد ستر گن را به شهر اندر فرستاد

4 که تو در قلعه پیش مادران باش به خدمتگاری شان پاسبان باش

1 چو سیاحان به عزم جای دیگر صنم همره روان شد با برادر

2 به هر صحرا و کوه و دشت و وادی شدی مشغول سیر نام رادی

3 به ترک دولت از دلدار دلخوش چو از دولت شود محنت فرامش

4 به روی دوست بر جا راه پیمود نگاهش مرغ گلزار ارم بود

1 بهر جا کش سراغ عابدی یافت برای دیدنش مشتاق بشتافت

2 بدین آیین در آمد با سمنبر به منزلگاه سربتک رکیسر

3 جوانی خوش لقا با روی ساده معلق در هوا دید ایستاده

4 چو خور می تافت بر پیشانیش نور به گردش حلقه کرده لشکر حور

1 چنین تا بر در دیری رسیدند بتی افتاده اندر خاک دیدند

2 به خواری و خس و خاشاک گمنام چنان اکنون بتان در شهر اسلام

3 نه چون دیگر بتان سنگین بنا بود زنی گوت م رکیشر اهلیا بود

4 به جرم آنکه با اندر زنا کرد برای مسخ او زاهد دعا کرد

1 شکار آورد روزی آن ظفرکیش گوزن و آهوان را از عدد بیش

2 به سیتا داد کاین صید فراوان بکن قسمت برین صحرا نشینان

3 چو بخشی ح ص ه های مرد و زن را نصیب طعمه ده زاغ و زغن را

4 دران قسمت که آن حور پری زاد صلای عام بر زاغ و زغن داد

1 جهانگیر فلک با روی روشن چو از زرین جزوکه داد درشن

2 درآمد گرم اندر چشم عشاق که نیلوفر به درشن بود مشتاق

3 از آن گرمی دلش شد آنچنان شاد که اندر عشق آمد خنده اش یاد

4 به صحرا یافت آن خورشید با ماه ز نیلوفر لبالب حوض در راه

1 خرامان آن دو سرو از گشت گلشن رسیده در وطنگاه ستیچن

2 به دلجویی ستیچن کرد تعظیم به پیش آمد به صد تعظیم و تکریم

3 دلاسا داد و گفتش خیر بادی دمادم میوه در پیشش نهادی

4 به شفقت باز پرس حال می کرد به شفقت باز پرس حال می کرد

آثار ملا مسیح پانی‌پتی

13 اثر از رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رام و سیتا ملا مسیح پانی‌پتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی