1 از جملهٔ رفتگان این راه دراز باز آمده کیست تا به ما گوید راز
2 پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
1 ای پیر خردمند پگهتر برخیز و آن کودک خاکبیز را بنگر تیز
2 پندش ده گو که نرم نرمک میبیز مغز سر کیقباد و چشم پرویز
1 وقت سحر است خیز ای مایه ناز نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز
2 کانها که بجایند نپایند بسی و آنها که شدند کس نمیاید باز
1 مرغی دیدم نشسته بر باره طوس در پیش نهاده کله کیکاووس
2 با کله همی گفت که افسوس افسوس کو بانگ جرسها و کجا ناله کوس
1 جامی است که عقل آفرین میزندش صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
2 این کوزهگر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش
1 خیام اگر ز باده مستی خوش باش با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
2 چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی چو هستی خوش باش
1 در کارگه کوزهگری رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
2 ناگاه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
1 ایام زمانه از کسی دارد ننگ کو در غم ایام نشیند دلتنگ
2 می خور تو در آبگینه با ناله چنگ زان پیش که آبگینه آید بر سنگ
1 از جرم گل سیاه تا اوج زحل کردم همه مشکلات کلی را حل
2 بگشادم بندهای مشکل به حیل هر بند گشاده شد به جز بند اجل
1 با سرو قدی تازهتر از خرمن گل از دست منه جام می و دامن گل
2 زان پیش که ناگه شود از باد اجل پیراهن عمر ما چو پیراهن گل