23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار خواجوی کرمانی / سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی

1 چو دید آنکه با دختری خوب روی سخن گفت و پر رشک گردید ازوی

2 ز افسون‌گری سام را در ربود به روی هوا رفت مانند دود

3 بر مرغزاریش آورد باز وز آن پس درآمد به سوز و گداز

4 که ای نامور کام من کن روا ممان تا ز هجران شوم بینوا

1 بدین سان چو پاسی ز شب درگذشت ز خون دل آتش ز سر درگذشت

2 نظر کرد آزاده قلواد را یلی راستی سرو آزاد را

3 نشسته ندید اندر آن بارگاه برآورده بر چرخ گردنده آه

4 که آیا کجا رفت و حالش چه بود چه پیش آمد و در خیالش چه بود

1 به باغی یکی روز در پای سرو شنیدم چنین داستان از تذرو

2 که با قمری این ساز زد در نوا که عشق پری‌دخت دارم هوا

3 چنین گفت مؤبد مرین داستان که از دختر شاه بلخ آن زمان

4 که سام یل آمد همی در وجود برآورد هر کس به شادی سرود

1 چو خورشید سر بر زد از کوهسار پدید آمد از دور جمعی سوار

2 بدند از پی سام در جست‌وجوی ز هر سو نهاده برین دشت روی

3 چو دیدند مر سام را دردناک فتادند از اسب بر روی خاک

4 که آیا کجائی و حال تو چیست پریشان چرائی و دردت ز کیست

1 کنم ابتدا از خداوند یاد که هر مشکلی را بود او گشاد

2 کنون روی در روی جام آورم یکی قصه از کار سام آورم

3 زبان را چو خلخال زرین کنم سمند سخن سنج را زین کنم

4 کنون پر شگفتی یکی داستان بپیوندم از گفته باستان

1 به گوشش فرو گفت فرخ سروش که از دست دادی دل و عقل و هوش

2 که گفتت به هر صورتی سر درآر تصور کن از نقش صورت نگار

3 هر آن کو به دل صورت اندیش نیست یقینم که او جای معنیش نیست

4 گذر کن ز دل تا به دلبر رسی ز سر درگذر تا به سرور رسی

1 چو آگه نه اید از دل ریش من مرانید ازین سان سخن پیش من

2 مرا نقش دیوار دانید و بس که ناید به چشمم کنون نقش کس

3 مه عالم آرا به طلعت نکوست ولی جان ندارد بر نقش دوست

4 دلم را نباشد جز او دلپذیر که از جان گریز است زو ناگزیر

1 به ناکام بر پشت جرمه نشست به خون جگر شست از خویش دست

2 به سرو خرامان برآورد خم زده بر فلک ز آتش دل علم

3 رخ آورد در دم سوی نیمروز همی تاخت از صبح تا نیمروز

4 نه راهی بدید و نه رهبر به دست نه دل برقرار و نه دلبر به دست

1 درین گفت سام و سری پُر ز خواب به خواب اندرون دید کز روی آب

2 فریدون فرخ پدیدار گشت بیامد بر سام نیرم گذشت

3 بخندید و گفت ای گرانمایه سام زانده مکن روز خود را چو شام

4 چو تنهائی و خسته بودی به جنگ همان نیز ماندی به زندان تنگ

1 ببالید برسان سرو سهی همی تافت زو فر شاهنشهی

2 جهان جوی با فر جمشید بود به کردار تابنده خورشید بود

3 جهان را چو باران به بایستگی روان را چو دانش به شایستگی

4 به سر بر همی گشت گردان سپهر شده رام با آفریدون به مهر

آثار خواجوی کرمانی

23 اثر از سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی