95 اثر از غزلیات خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار خواجوی کرمانی / غزلیات خواجوی کرمانی

غزلیات خواجوی کرمانی

1 منزلگه جانست که جانان من آنجاست یا روضهٔ خلدست که رضوان من آنجاست

2 هردم بدلم می‌رسد از مصر پیامی گوئیکه مگر یوسف کنعان من آنجاست

3 پر می‌زند از شوق لبش طوطی جانم آری چکنم چون شکرستان من آنجاست

4 هر چند که در دم نشود قابل درمان درد من از آنست که درمان من آنجاست

1 این باد کدامست که از کوی شما خاست وین مرغ چه نامست که از سوی سبا خاست

2 باد سحری نکهت مشک ختن آورد یا بوئی از آن سلسله غالیه‌سا خاست

3 گوئی مگر انفاس روان‌بخش بهشتست این بوی دلاویز که از باد صبا خاست

4 برخاسته بودی و دل غمزده می‌گفت یا رب که قیامت ز قیام تو چرا خاست

1 ایکه از باغ رسالت چو تو شمشاد نخاست کار اسلام ز بالای بلندت بالاست

2 شکل گیسوی و دهان تو بصورت حامیم حرف منشور جلال تو بمعنی طاهاست

3 شب که داغ خط هندوی تو دارد چو بلال دلش از طره عنبرشکنت پر سود است

4 زمزم از خجلت الفاظ تو غرق عرقست مروه از پرتو انوار تو در عین صفاست

1 این بوی بهارست که از صحن چمن خاست یا نکهت مشکست کز آهوی ختن خاست

2 انفاس بهشتست که آید به مشامم یا بوی اویسست که از سوی قرن خاست

3 این سرو کدامست که در باغ روان شد وین مرغ چه نامست که از طرف چمن خاست

4 بشنو سخنی راست که امروز در آفاق هر فتنه که هست از قد آن سیم بدن خاست

1 گر نه مرغ چمن از همنفس خویش جداست همچو من خسته و نالنده و دل ریش چراست

2 آن چه فتنه‌ست که در حلقه رندان بنشست وین چه شورست که از مجلس مستان برخاست

3 گر از آن سنبل گلبوی سمن فرسا نیست چیست این بوی دلاویز که با باد صباست

4 تا برفتی نشدی از دل تنگم بیرون گر چه تحقیق ندانم که مقام تو کجاست

1 دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست زین صفت نرگس سیراب تو بیخواب چراست

2 چشم جادوی تو کز بادهٔ سحرست خراب روز و شب معتکف گوشه محراب چراست

3 نرگس مست تو چون فتنه ازو بیدارست همچو بخت من دل سوخته در خواب چراست

4 مگر از خط سیاه تو غباری دارد ورنه هندوی رسن باز تو در تاب چراست

1 کار ما بی قد زیبات نمی آید راست راستی را چه بلائیست که کارت بالاست

2 چون قد سرو خرام تو بگویم سخنی در چمن سرو ببالای تو می‌ماند راست

3 بخطا مشک ختن لاف زد از خوش‌بوئی با سر زلف تو پیداست که اصلش ز ختاست

4 زیر هر موی چو زنجیر تو دیوانه دلیست روی بنمای که چندین دل خلقت ز قفاست

1 با منت کینه و با جمله صفاست اینهم از طالع شوریدهٔ ماست

2 راستی را صنما بی قد تو کار ما هیچ نمی‌آید راست

3 هر گیاهی که بروید پس ازین از سر تربت ما مهر گیاست

4 می کشم درد بامید دوا گر چه درد از قبلت عین دواست

1 با تو نقشی که در تصور ماست به زبان قلم نیاید راست

2 حاجت ما توئی چرا که ز دوست حاجتی به ز دوست نتوان خواست

3 ماه تا آفتاب روی تو دید اثر مهر در رخش پیداست

4 سخن باده با لبت بادست صفت مشک باخط تو خطاست

1 طائر طوریم و خاک آستانت طور ماست پرتو نور تجلی در دل پر نور ماست

2 ما به حور و روضهٔ رضوان نداریم التفات زانک مجلس روضهٔ رضوان و شاهد حور ماست

3 عاقبت غیبت گزیند هر که آید در نظر وانک او غایب نگردد از نظر منظور ماست

4 پیش ما هر روز بی او رستخیزی دیگرست و آه دلسوز نفیر و سینه نفخ صور ماست

آثار خواجوی کرمانی

95 اثر از غزلیات خواجوی کرمانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خواجوی کرمانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی