فلک جنابا در تو از کمالالدین اسماعیل قطعه 48
1. فلک جنابا در تو کجا رسد سخنم
که کنه مدح تو از قدرت بیان بیشست؟
1. فلک جنابا در تو کجا رسد سخنم
که کنه مدح تو از قدرت بیان بیشست؟
1. به ماه روزه ترا تهنیت از آن کردم
که آن موافق آن طبع و سیرت پاکست
1. خواجه وقت ستدن سخت پیست
بگه دادن اگر سست رگست
1. عمل دادی و پس معزول کردی
مرا بر فور و این نوعی زهزلست
1. سپهر قدرا! شوق رهی بخدمت تو
چو لطف شامل تو از قیاس بیرو نست
1. نظم و نثر سخن برابر نیست
گر چه هر یک چو دّر مکنونست
1. درین سفینه نگه کن به چشم معنی بین
که رشک لعبت مانیّ و صورت چینست
1. بهار ار چه بهشتی راسیتنست
دل رنجور او با ما به کینست
1. ایا صدری که آمد چرخ نیلی
یکی از بندگان چاپلوست
1. بزگوارا هر چند طبع من در نظر
به رتبتیست که افلاک زیر پایة اوست
1. ای خداوندان انبار علف
هیچ می دانید کم خر گرسنه ست؟
1. همه در پای مرگ پست شدند
هر کجا در زمانه پر هنریست