36 اثر از قطعات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / قطعات کمال‌الدین اسماعیل

قطعات کمال‌الدین اسماعیل

1 فرستادم بتو شعری که با آن حدیث جادوی بابل چه باشد؟

2 نفرمودی مبالاتی و انرا برون از خشمکی محمل چه باشد؟

3 بیفرسدم چو یخ بر جا و گفتم دوای اینچنین مشکل چه باشد؟

4 چو بی مقصود باز آمد رسولم تو خود دانی که اندر دل چه باشد

1 همه در پای مرگ پست شدند هر کجا در زمانه پر هنریست

2 با چنین نکبت هنرمندان وای آن کز هنر برو اثریست

3 شکرها می کنم که گر چه مرا از هنر بهره ییست مختصریست

4 آسمانا ز من فراتر دار برو جان هر کجا که خریست

1 صدرا روا مدار ز انعام خود مرا مرحوم مانده دایم و آنرا بهانه هیچ

2 هر روز بامداد نهم رخ به درگهت یک دل پر از امید وپس آنگه شبانه هیچ

3 چندین هزار تیر معانی ز شست طبع کردم گشاد و نامداز آن بر نشانه هیچ

4 پنجاه سال خدمت این خانه کرده ام و امروز نیست همره من جز فسانه هیچ

1 ای بزرگی که بر علم تو ظاهر باشد هر چه مدفون زوایای سرایر باشد

2 هر زمان کلک تو چون آب فرو می خواند هر چه بر صفحة اسرار ضمایر باشد

3 گام بر تارک خورشید گزارد ز شرف گر عطارد نفسی با تو مناظر باشد

4 در نفسهای تو هرگه که کنی نشر علوم هست بویی که در انفاس مجاهر باشد

1 به ذات خویش اگر چند مرد نیک بود و لیک صحبت بد نیک را تباه کند

2 چنانکه مازوکز وی سپید گردد پوست چو جفت زاج شود عالمی سیاه گند

1 ایا صدری که آمد چرخ نیلی یکی از بندگان چاپلوست

2 رسید اینک بشادی نوبت آنک بدرّد سقف چرخ آوای کوست

3 بسی روزست تا چرخ از شب و روز همی سازد دویت آبنوست

4 وزارت چشم برره، دست بر دست همی دارد امید دست بوست

1 آمد رهی به خدمت و تادیر گه نشست وانگه ندیده چهرة مخدوم بازگشت

2 راهی دراز بود و ز تاثیر آفتاب چون سنگ بود کآمد و چون موم بازگشت

3 آمد به درگهت متظّلم ز روزگار دادش نداد دولت و مظلوم بازگشت

4 تا آن زمان نشست که سلطان نیمروز از ترکتاز مملکت روم بازگشت

1 خدایگان اکابر که پادشاه نجوم طریق بندگی او به چشم دل سپرد

2 فلک که بر سر عالم رواست فرمانش ز حدّ طاعت او پای ز استر نبرد

3 به حکم بنده نوازی چو فرصتی باشد به چشم لطف به احوال من فرو نگرد

4 چو ماجرای من و روزگار می داند که در شماتت اعدا چگونه می گذرد

1 ای آنکه فلک سغبۀ ایّام تو باشد دوران فلک بر حسب کام تو باشد

2 این آز شکم خوار که سیری نشناسد ضامن بکفافش کف مطعام تو باشد

3 حاشا که کف راد نرا بحر کنم نام خودکی چو منی را دل دشنام تو باشد؟

4 آن چشمه که یک رشحه از آن آب حیاتست نزدیک خرد جرعه یی از جام تو باشد

1 بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست

2 ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست

آثار کمال‌الدین اسماعیل

36 اثر از قطعات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی