صدر مطلق کمال از کمالالدین اسماعیل قطعه 215
1. صدر مطلق کمال دین که چو تو
در جهان نیست داهی و گربز
...
1. صدر مطلق کمال دین که چو تو
در جهان نیست داهی و گربز
...
1. ای ترا جمع گشته در ره آز
همّت کوته و امید دراز
...
1. ای ضمیر تو غیب را جاسوس
وی تو مسعود و دشمنت منحوس
...
1. شب سیاه به تاریکی ار نشینم به
که از چراغ لئیمان به من رسد تابش
...
1. بزرگوارا، خّط و عبارتت ماند
به شاهدی که به رخ بر کشد نقابی خوش
...
1. مرا گفتند مولانا چنین گفت
که جزو شعر خادم دید در پیش
...
1. ای بزرگی که ریش قهر ترا
نتوان داشت التیام طمع
...
1. زهی ز لفظ تو بازار فضل را رونق
ز درّ نظم تو کار هنر گرفته نسق
...
1. در جستن رضای تو عمری بقدر وسع
بردم بکار هر چه توانستم از حیل
...
1. هیچ حاصل ز فضل و دانش نیست
اندرین روزگار بی حاصل
...
1. کمال الدّین که چرخ پیر نارد
جوانی چون تو در انواع کامل
...
1. ای جبین تو مطلع اقبال
وی جناب تو مقصد آمال
...