رباعیات کمال‌الدین اسماعیل

867 اثر از رباعیات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه کمال‌الدین اسماعیل را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 70 از این مجموعه هستید.

یار آمد دوش از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 829

1. یار آمد دوش و کردمش مهمانی
هر چش گفتم نکرد نافرمانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

پیوسته ز بهر از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 830

1. پیوسته ز بهر شهوت جسمانی
این جان شریف را همی رنجانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بی آنکه بآمدن از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 831

1. بی آنکه بآمدن قدم رنجانی
هر روز مرا بوعده یی بنشانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گه می خوانی از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 832

1. گه می خوانی مرا و گه می رانی
عاجز کردی مرا ز سرگردانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خواهی که جهان از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 833

1. خواهی که جهان زیروز بر گردانی
تاز و تن خویش بهره ور گردانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ای دوست مرا از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 834

1. ای دوست مرا اگر چه دشمن دانی
حال دل من تو بهتر از من دانی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

با کافر اگر از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 835

1. با کافر اگر جنگ بشمشیر کنی
ور بادیه را بپای سر ریزکنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گاهی بخودم از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 836

1. گاهی بخودم چو زلف گستاخ کنی
گاهی سرم از جفا بده شاخ کنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

هر لحظه زبان از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 837

1. هر لحظه زبان خود چو شمشیر کنی
وز مدح سگی را صفت شیر کنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

هر دم زدنی بجور از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 838

1. هر دم زدنی بجور آهنگ کنی
تا چون دهن خویش دلم تنگ کنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

یک ذره ز آزار از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 839

1. یک ذره ز آزار دلم کم نکنی
در حق من انعام جز از غم نکنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گل رفت بدریورۀ از کمال‌الدین اسماعیل رباعی 840

1. گل رفت بدریورۀ هر انجمنی
تا کرد پر از قراضۀ زر دهنی
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه