ای بی خبر از از کمالالدین اسماعیل رباعی 865
1. ای بی خبر از عاشق شیدا که تویی
وی عشوه فروش سر و بالا که تویی
1. ای بی خبر از عاشق شیدا که تویی
وی عشوه فروش سر و بالا که تویی
1. ای ترک چرا چهره برافروختهای
خود از همه چیز کینه اندوختهای
1. ای مشک تو باری ز کجا آمدهای؟
بر بوی دو زلف یار ما آمدهای