1 در شوق تو از شرح و بیان من و کلک یکباره سپید شد زبان من و کلک
2 با این همه زانکه گه گهی خاموشست تیغست همه ساله میان من و کلک
1 باغ از گل و لاله ار چه می آراید بی روی تو دل دمی کجا آساید
2 کز خیمۀ لاله دود بر می خیزد وز گنبد گل آب فرو می اید
1 نرگس که در انتظار گل بود چو من یک چند نهاده چشم بر طرف چمن
2 با سرخ گلش بهم چو دیدم گفتم ای نرگس پرخمار ، چشمت روشن
1 آن لاله نگر چو ساغری آمده خرد یک نیمه از آن صافی و یک نیمش درد
2 وان شبنم بین نشسته بر عارض گل گویی که پیاله حل شد و می بفسرد
1 چون کوس ز پرخاش بود آوازم چون نیزه بسر بجنگ دشمن یازم
2 چون تیر به تنها شکنم قلب عدو چون تیغ برهنه بر سر او تازم
1 ای باد صبا ، بخاک پایت سوگند از من بر خواجه بر زمین بوسی چند
2 گو لطف کن و مرا برآور زین بند شکرانۀ آنرا که نیی دانشمند
1 آن می که ز خون دختر رز باشد در دایرۀ نشاط مرکز باشد
2 اندر شب غم بدوست چشمم روشن چو آتش شمع ار چه زبان گز باشد
1 یک ذره ز آزار دلم کم نکنی در حق من انعام جز از غم نکنی
2 وین نیز هم از لطف تو دارم، ور نی چتوانم کرد ار این قدرهم نکنی؟
1 در کار تو صاحب نظران نظاره تو غرقه بدریای هوس یکباره
2 رو چارۀ روز واپسین ساخته دار ران پیش که گویند که آن بیچاره
1 زلف تو چو بروی تو افتد گویی در شب بچراغ می کنم دلجویی
2 نی نی که سر زلف تو جای دل ماست کردی تو بجای دل ما نیکویی