موشکافیها در آن اندام زیبا کردهام از کلیم غزل 477
1. موشکافیها در آن اندام زیبا کردهام
تا کمر را در میان زلف پیدا کردهام
...
1. موشکافیها در آن اندام زیبا کردهام
تا کمر را در میان زلف پیدا کردهام
...
1. آوردم از مو قلم چون شرح ضعف تن کنم
ور ز جان سختی نویسم خامه از آهن کنم
...
1. نه سزاوار حرم نه لایق بتخانهام
در خرابآباد دنیا جغد بیویرانهام
...
1. در مطلعی که وصف دهانش بیان کنم
غیر از میان چه قافیه آندهان کنم
...
1. کامی ز روزگار ستمگر گرفته ایم
خود را اگر بخاک برابر گرفته ایم
...
1. ز کلک مرحمت دوست تیره ایامم
طفیل احمد و محمود می برد نامم
...
1. ما تکیه بیاری هوادار نداریم
کاهیم ولی پشت بدیوار نداریم
...
1. طالع وارون بر آن برگشته مژگان بسته ایم
گر چه بیقدریم خود را بر عزیزان بسته ایم
...
1. بیقدر نخواهم شد اگر خاک نهادم
خارم منگر ذره خورشید نژادم
...
1. آستین گریه را گاهی که بالا می زنم
سیلی سیلاب بر رخسار دریا می زنم
...
1. تمام دردم و روی دوا نمی بینم
بچشم خواهش خود توتیا نمی بینم
...
1. گوهر تاجم که در دست گدا افتاده ام
سیر طالع بین کجا بودم کجا افتاده ام
...