آثار کلیم

صفحه 15 از 59
59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کلیم / دیوان اشعار کلیم / غزلیات در دیوان اشعار

غزلیات در دیوان اشعار کلیم

1 منم که داغ بلا گلشنی بنام منست گل شکفته من حلقه های دام منست

2 چنان نمک که توان بست خون ناحق از آن ملاحتی است که با سرو خوشخرام منست

3 قلم نمی شکند، نامه ات نمی سوزد زبان کلک تو بیزار چون زنام منست

4 مرا بدام حوادث، زحرص دانه کشید کدام دانه بغیر از گره بدام منست

1 چشم هر کس گر بیار ماه سیما روشنست ز آتش دل همچو مجمر دیده ما روشنست

2 هر که را ایام پیش آورد زودش پس نشاند این پشیمانی ز جزر و مد دریا روشنست

3 نور بی برگی کند در خانه ها کار چراغ عمرها شد کز حباب این نکته بر ما روشنست

4 عقل دیوانه است، هر جای بوی می افسون دمید روح پروانه است هر جا شمع مینا روشنست

1 دگر بهار چمن را چه دلگشا کردست شکوفه بر سر سبزه نثارها کردست

2 چمن زلاله و گل آنچنان که آب روان اگر گذشته، از آن روی بر قفا کردست

3 چنینکه چوب قفس پر گلست بلبل را غریب ساخته صیادش ار رها کردست

4 نه از ترانه بلبل شکفته گل در باغ که بره کسب هوا غنچه سینه وا کردست

1 سیر گل امسال از تنهائیم دلخواه نیست ز آشنایان غیر بلبل کس بمن همراه نیست

2 هر مرادی را بهمت می توان تسخیر کرد دست کوته سهل باشد همت ار کوتاه نیست

3 نیست ما را دانه ای جز کاه در کشت امید آنهم از بخت زبونم گاه هست و گاه نیست

4 ماو شمع انجمن را یک طبیعت داده اند برنیاید از لب ما گر نفس جانکاه نیست

1 دیده چشم می پرستی دیده است اشکم از مستی بسر غلطیده است

2 دل بر او رفت اینجا جا نبود سینه تنگ و آرزو بالیده است

3 زلف در گوش تو شرح حال ما گفته است اما بهم پیچیده است

4 بسکه می بیند ز ما دیوانگی دیده داغ جنون ترسیده است

1 آن بلبلم که عقده دل دانه منست آبی که هست در قفسم آب آهنست

2 طالع نگر که کشت امیدم ز آب سوخت در کشوری که برق هوادار خرمنست

3 او را ز حال دیده حیران چه آگهی کی آفتاب را خبر از چشم روزنست

4 در گلشن امید نچیدم اگر گلی از وصل خار صد گل جا کم بدامنست

1 حسن اگر در پرده باشد عشق ازو دیوانه نیست بر چراغ روز بال افشانی پروانه نیست

2 تا طبیب خستگان عشق چشم مست اوست ناله بیمار غیر از نعره مستانه نیست

3 نیست سامانی بغیر از رخنه در ویرانه ام گر بسامان دام ماهی آب دارد دانه نیست

4 با دل روشن کدورت همره دیرینه است گر مرادت شمع بیدو دست در این خانه نیست

1 امسال نوبهار قدم پیشتر گذاشت گل نیز از بساط چمن پا بدر گذاشت

2 سوسن بوصف باغ زبانرا کبود کرد نرگس ز شوق در قدح لاله سر گذاشت

3 برگ شکوفه رقعه معشوق باغ بود زان بوسه داد نرگس و بر چشم تر گذاشت

4 شیرینی تبسم هر غنچه را مپرس در شیر صبح خنده گلها شکر گذاشت

1 در طریق خودنمائی شیوه دلخواه نیست غیر دعوی بلند و همت کوتاه نیست

2 کیسه ای بر وعده های بخت نتوان دوختن خفته گر در خواب حرفی گفت از آن آگاه نیست

3 از نفاق صحبت مردم ز بس رم کرده ایم ناله ما نیز با خضر اثر همراه نیست

4 خاطر آشفته ای دارم که هر ساعت نفس راه لب را می کند گم گر چراغ آه نیست

1 شیب و شباب راه عدم را مراحلست عمر تو راه دور و درازش دو منزلست

2 وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب کی کهربا رباید کاهی که در گلست

3 چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست سحرش بدور خط تو هر چند باطلست

4 عشق از هوس جدا کن و زاری شناس باش در گریه فسرده دلان آب داخلست

آثار کلیم

59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی