ای بت سرو قد سیمین تن از جلال عضد غزل 228
1. ای بت سرو قد سیمین تن
وی گل نوبهار و سرو چمن
...
1. ای بت سرو قد سیمین تن
وی گل نوبهار و سرو چمن
...
1. ای وصالت آرزوی جان غَم پرورد من
بر حذر باش از سرشک گرم و آه سرد من
...
1. الا ای گل لاله رخسار من
مکن بیش ازین قصد آزار من
...
1. چند خوری خون دلم، چیست ترا با دل من؟
چند کشم جور و ستم، وا دل من وا دل من
...
1. باز برآمد اختر میمون
باز پس آمد بخت همایون
...
1. چه نکهت است مگر بوی بوستان است این
چه دولت است مگر روی دوستان است این
...
1. چرا گل می کند بیداد چندین؟
که بلبل می کند فریاد چندین
...
1. درد ما دوری درمان برنتابد بیش ازین
پشت طاقت بار هجران بر نتابد بیش ازین
...
1. گرچه رفت آب رخ من در سر یاری او
خاک خواهم گشت در راه وفاداری او
...
1. گر عاقلی در عشق او، دیوانه شو دیوانه شو
ور هوش داری زودتر مستانه شو مستانه شو
...
1. ای صبا! احوال من با او بگو
حال بلبل با گل خودرو بگو
...
1. نمی کنی نفسی سوی من به لطف نگاه
مگر ز ناله شبهای من نه ای آگاه
...