غزلیّات در دیوان اشعار جلال عضد

283 اثر از غزلیّات در دیوان اشعار جلال عضد در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه جلال عضد را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 19 از این مجموعه هستید.

سحر چون غنچه بگشاید گریبان از جلال عضد غزل 216

1. سحر چون غنچه بگشاید گریبان
بیا بشنو خروش عندلیبان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

که می برد به سوی دوستان سلام از جلال عضد غزل 217

1. که می برد به سوی دوستان سلام غریبان
که می برد به سوی خان و مان پیام غریبان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

آن ابرو و رخ نیست هلال و قمر از جلال عضد غزل 218

1. آن ابرو و رخ نیست هلال و قمر است آن
وان عارض ولب نیست که شمع و شکر است آن
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

مکن وز مهربانان رو مگردان از جلال عضد غزل 219

1. مکن وز مهربانان رو مگردان
مرا آشفته چون گیسو مگردان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

از آن ساعت که افتادم جدا از از جلال عضد غزل 220

1. از آن ساعت که افتادم جدا از صحبت یاران
همی بارم همه روزه سرشک از دیده چون باران
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 11 بیت

چون سایه منم فتان و خیزان از جلال عضد غزل 221

1. چون سایه منم فتان و خیزان
وز سایه خویشتن گریزان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

ای چشم نیم مست تو خمّار عاشقان از جلال عضد غزل 222

1. ای چشم نیم مست تو خمّار عاشقان
زلف دراز دست تو عطّار عاشقان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

ای حریم آستانت مسکن آوارگان از جلال عضد غزل 223

1. ای حریم آستانت مسکن آوارگان
مرهم دلخستگانی چاره بیچارگان
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

از سر کوی تو با دل باز نتوان از جلال عضد غزل 224

1. از سر کوی تو با دل باز نتوان آمدن
بل کز آن منزل به منزل باز نتوان آمدن
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

درد تو در سینه دارم دم نمی یارم از جلال عضد غزل 225

1. درد تو در سینه دارم دم نمی یارم زدن
آه کز درد تو آهی هم نمی یارم زدن
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

امروز درین شهر هر آن دل که شود از جلال عضد غزل 226

1. امروز درین شهر هر آن دل که شود گم
در حلقه گیسوی تو باید طلبیدن
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت