آثار ایرج میرزا

صفحه 5 از 10
10 اثر از قطعه‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعه‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ایرج میرزا / قطعه‌ها ایرج میرزا

قطعه‌ها ایرج میرزا

1 حسین آقا امیر لشکر آن بر دو رضا چاکر یکی سلطانِ طوس آن یک وزیر جنگِ ملکِ جم

2 چو بنمود این بنا برپا سرود ایرج به تاریخش بنای او چو عمر شاه و سردار سپه محکم

1 هر کس ز خزانه بُرد چیزی گفتند مَبَر که این گُناه است

2 تعقیب نُموده و گرفتند دزدِ نگرفته پادشاه است

1 گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت

2 شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت

3 دستم بگرفت و پا بپا برد تا شیوه راه رفتن آموخت

4 یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت

1 رسول دید که جمعی گسسته افسارند به چاره خواست کِشان رِبقَه در رِقاب کند

2 بهشت و دوزخی آراست بهر بیم و اُمید که دعوتِ همه بر مِنهَج صواب کند

3 من از جحیم نترسم از آن که بار خدای نه مطبخی است که در آتشم کباب کند

4 ز مار و عقرب و آتش گزنده تر دارد خدای خواهد اگر بنده را عذاب کند

1 هر که آمد در این جهان ناچار رود از این جهان چه شَه چه گدا

2 یک جَهانِ دگر خدای آراست که بُوَد نامِ آن جهانِ بقا

3 سویِ دارِ بَقا رَوَد هر کس که بیامد در این سرایِ فنا

4 پورِ ایرج نَوادۀ خاقان آن مَلِک زادۀ فرشته لَقا

1 بچه هایِ زمانه رند شدند بی ثمر دان تو ژاژخایی را

2 کودکانِ زمان ما نکنند جز برایِ زر آشنایی را

3 یا برو زَر بده که سر بنهند یا برو دِل بِنه جُدایی را

4 در نَظَرْشانْ بهایِ جامی نیست دفترِ جامی و بَهایی را

1 دیشب دو نفر از رفقا آمده بودند در محضر من ساخته بر ماحضر از من

2 همراه یکیشان پسری بود که گفتی چشمانش طلب میکند ارث پدر از من

3 از در نرسیده به همان نظر اول دین و دل و دانش بربود آن پسر از من

4 گفتم که خدایا ز من این قوم چه خواهند ثابت طلبی دارند اینان مگر از من

1 این شنیدم که چوکابینۀ مستوفی رفت فرصت افتاد به کف مَردُمِ فرصت جُورا

2 از وطن خواهان یک عدّه به هم جمع شدند عرضه کردند شهنشاهِ فلک نیرو را

3 کاندر این مُلکِ رئیس الوزرایی باید که به اِعجاز کند سُخرۀ خود جادو را

4 کاردانی که به تدبیرِ خرد حلّ سازد این همه مشکلِ خَم در خمِ تُودَر تُورا

1 شنیدم کارفرمایی نظر کرد ز روی کِبر و نَخوَت کارگر را

2 روانِ کارگر از وی بیازرد که بس کوتاه دانست آن نظر را

3 بگفت ای گنج وَر این نَخوَت از چیست چو مُزدِ رنج بخشی رنج بر را

4 من از آن رَنج بُر گشتم که دیگر نبینم رویِ کبرِ گنج وَر را

1 دادم به مسیوهال خراسان را عیسی صفت گریختم از احمق

2 نادان به کارها شده مستولی دانا به خون دل شده مستغرق

آثار ایرج میرزا

10 اثر از قطعه‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعه‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.