هیچ میدانی تو هر طفلی از ایرج میرزا قطعه 49
1. هیچ میدانی تو هر طفلی که آید در جهان
از چه توأم با عُوَیل و ضَجه و زاری بُوَد
...
1. هیچ میدانی تو هر طفلی که آید در جهان
از چه توأم با عُوَیل و ضَجه و زاری بُوَد
...
1. گفت شوریده به من تهینت عید ز فارس
گشت از تهنیت او به من این عید سعید
...
1. نشسته بود فقیهی به صدر مجلس درس
بجای لفظ عَن اندر کتاب خود من دید
...
1. این حاکم بی عُرضه به ما اهل خراسان
دردی نفرستاد و دوا نیز نبخشید
...
1. نصرت السلطنه دیوان عدالت را میر
صله شعر من از چیست به تأخیر کشید
...
1. باز چون جوجه ماکیان بیند
از پی صید برگشاید پر
...
1. شب در بساط احرار از التفات سردار
کنیاک بود بسیار تریاک بود بی مر
...
1. وفا در گل رخان عطر است در گل
من این را خوانده ام وقتی به دفتر
...
1. صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان
بال بگشاید فراز کوهسار
...
1. پسر، رو قدر مادر دان که دایم
کشد رنج پسر بیچاره مادر
...
1. چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
...
1. عزیز نسخۀ اشعار صابر شاعر
که پر بُوَد ز گهر های شاه وار عزیز
...