مستوفی کل قصۀ چل طوطی شد از ایرج میرزا قطعه 73
1. مستوفی کل قصۀ چل طوطی شد
امسال چرا حکایت خلعتِ من
...
1. مستوفی کل قصۀ چل طوطی شد
امسال چرا حکایت خلعتِ من
...
1. گویی که تو رُسوایی من با تو نیامیزم
رسوا تو مرا کردی نزد همه مرد و زن
...
1. قنبل الدوله مقبل دیوان
آن که نبُوَد مثال او شیطان
...
1. خسروا! گرچه فراموشی در طبع تو نیست
این سخن های دلاویز فراموش مکن
...
1. دیشب دو نفر از رفقا آمده بودند
در محضر من ساخته بر ماحضر از من
...
1. آمد مرا دو هدیه چو دو قرص مهر و ماه
با نامهای دو چون دو طبق گوهر ثمین
...
1. ای مهین خواجه در وزارت تو
خلق یک سر خوشند و من غمگین
...
1. آب حیات است پدر سوخته
حَبِّ نبات است پدر سوخته
...
1. زن قحبه چه میکشی خودت را
دیگر نشود حسین زنده
...
1. جز گه و گند و کثافت چیزی
اندر این شهر ندیدم بنده
...
1. روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه
دوستان بودند مهمان کمال السلطنه
...