1 نشسته بود فقیهی به صدر مجلس درس بجای لفظ عَن اندر کتاب خود من دید
2 قلم تراش و قلم برگرفت و مَن عَن کرد سپس که داشت درآن باب اندکی تردید
3 یکی ز طُلاب این دید و گفت با دگران جناب آقا عن کرد، جمله عن بکنید!
1 این حاکم بی عُرضه به ما اهل خراسان دردی نفرستاد و دوا نیز نبخشید
2 گویند که از فرط لثامت به همه عُمر در راه خدا نان به گدا نیز نبخشید
3 تنها نه از او خلق خدا خیر ندیدند تقصیر کسی را به خدا نیز نبخشید
4 راضی به عَبایی شدم از همّتِ عالیش با همّتِ عالیش عبا نیز نبخشید
1 نصرت السلطنه دیوان عدالت را میر صله شعر من از چیست به تأخیر کشید
2 از چه شه زاده حاکم صله شعر مرا جزو اشرار قراداغ به زنجیر کشید
3 وعده وصل بد آیا که به تأخیر افتاد یا شب هجر بد آیا که چنین دیر کشید
4 یا مگر آیه قرآن بد و تأویلی داشت یا معما و لغز بود و به تفسیر کشید
1 باز چون جوجه ماکیان بیند از پی صید برگشاید پر
2 تند و تیز از هوا به زیر آید همچو حکم قضا و پیک قدر
3 ماکیانی که در برابر باز نبود غیر عاجزی مضطر
4 خطر طفل خویش چون بیند یاد نارد ز هیچ گونه خطر
1 شب در بساط احرار از التفات سردار کنیاک بود بسیار تریاک بود بی مر
2 هر کس به نشوهای تاخت با نشوه کار خود ساخت من هم زدم به وافور از حد خود فزون تر
3 تریاک مُفت دیدم هی بستم و کشیدم غافل که صبح آن شب آید مرا چه بر سر
4 گشت از وفور وافور یُبس مزاج موفور چونان که صبح ماندم در مستراح مضطر
1 وفا در گل رخان عطر است در گل من این را خوانده ام وقتی به دفتر
2 وفای گل رخان و عطر گل ها به لطف و خاصیت هستند هم بر
3 گل سرخ اندر این بستان زیاد است یکی بی عطر و آن دیگر معطر
4 گل سرخی که تنها رنگ دارد نگردد با گل خوشبو برابر
1 صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان بال بگشاید فراز کوهسار
2 پنجه و منقار نورافشان او پرده شب را نماید تار و مار
3 در چمن پروانه عاشق منش آن گل جان دار خوش نقش و نگار
4 از غلاف پیرهن آید برون پیرهن بر تن درد از عشق یار
1 پسر، رو قدر مادر دان که دایم کشد رنج پسر بیچاره مادر
2 برو بیش از پدر خواهش که خواهد تو را بیش از پدر بیچاره مادر
3 ز جان محبوب تر دارش که داردت ز جان محبوب تر بیچاره مادر
4 نگهداری کند نُه ماه و نُه روز تو را چون جان به بر بیچاره مادر
1 چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
2 چون به جوانی تو پند من نشنیدی رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر
3 کیر بواسیر آورد، همه دانند درد گلو زاید از زیادی انجیر
4 خرما افزون خوری خناق بگیری کیر ندارد به قدر خرما تاثیر؟!
1 عزیز نسخۀ اشعار صابر شاعر که پر بُوَد ز گهر های شاه وار عزیز
2 ز دوستدار عزیزی رسیدی و اکنون به یادگار فرستم به دوستدار عزیز
3 عزیز فنسول افغان شریف مرد جهان بلند مرتبه سردار نامدار عزیز
4 عزیز دارد این یادگار را آری عزیز داند مقدار یادگار عزیز