گویند ماکیان را باید گرفت از ایرج میرزا قطعه 61
1. گویند ماکیان را باید گرفت و کشت
گر بر خلاف رسم کند نغمۀ خروس
...
1. گویند ماکیان را باید گرفت و کشت
گر بر خلاف رسم کند نغمۀ خروس
...
1. کیست آن بی شعور درویشی
که همیشه به لب بُوَد خاموش
...
1. بشنو که لطیفۀ قشنگی است
این است حقیقت اصلِ معنیش
...
1. دادم به مسیوهال خراسان را
عیسی صفت گریختم از احمق
...
1. داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
...
1. گویند که انگلیس با روس
عهدی کردست تازه امسال
...
1. حسین آقا امیر لشکر آن بر دو رضا چاکر
یکی سلطانِ طوس آن یک وزیر جنگِ ملکِ جم
...
1. پیوسته به جنگی تو به ما ای بچه ژاندارم
ما با تو به صلحیم و صفا ای بچه ژاندارم
...
1. ای خایه به دست تو اسیرم
بنمودهای از جماع سیرم
...
1. بر سر سفرۀ سپهسالار
جوجه ها را کباب می بینم
...
1. ناظم الدوله روز جمعۀ ما
مختصر دودی و دمی داریم
...
1. ما که اطفال این دبستانیم
همه از خاک پاک ایرانیم
...