آثار ایرج میرزا

صفحه 4 از 10
10 اثر از قطعه‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعه‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ایرج میرزا / قطعه‌ها ایرج میرزا

قطعه‌ها ایرج میرزا

1 ناظم الدوله روز جمعۀ ما مختصر دودی و دمی داریم

2 منزل حضرت کمال امروز دور هم جمع و عالمی داریم

3 عرقی هست و چَرس و تریاکی کار و بار منظمی داریم

4 از برای نهار هم گویا دمی و ماهی کمی داریم

1 در بُن یک بیشه ماکیانی هر روز بیضه نهادی و بردی آن را یک کُرد

2 بس که ز راه آمد و ندید به جا تخم خاطرش از دست برد کُرد بیازرد

3 بود در آن بیشه پادشاه یکی شیر داوری از کُرد پیش شیر همی بُرد

4 داد بدو پاسخی چنین که بباید پاسخ شاهانه اش به حافظه بسپرد

1 دیده ام من رُبعِ مَسکون را، برادر جان من! در تمام ربع مسکون این چنین کون هیچ نیست

2 کوهِ نور است آن کفل در پشتِ آن دریایِ نور کوه و دریایی چنین در ربع مسکون هیچ نیست!

1 اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او بهتر است گل یقین است این که گفت و گو ندارد

2 پیش روی چشم او گر لاله و نرگس بروید لاله و نرگس یقیناً هیچ چشم و رو ندارد

3 از برای بوسه‌ای از روی او دل می‌شود خون لیک رو می‌خواهد این اظهار و ایرج رو ندارد

1 نکویان را بباید آرزو داشت مرا آگاهی اصلاً آرزو نیست

2 عبث یادش کنند اهلِ نِشابور من آگاهم که آگاهی نکو نیست

1 حضرت شوریده اوستاد سخن سنج آن که همه چیز بهتر از همه داند

2 باد صبا گر گذر به پارس نُماید شعر مرا از لحاظ او گذارند

3 بنده ندانیم که در کجا رَوَم آخِر جذبۀ شیرازیان مرا بکشاند

4 مسکن شوریده است و مدفن سعدی شهر دگر همسری به او نتواند

1 دانی که چرا طفل به هَنگامِ تَوَلّد با ضَجّه و بی تابی و فریاد و فَغان است

2 با آن که بَرون آمده از مَحبَسِ زه دان و امروز در این عرضۀ آزادِ جهان است

3 با آن که در آن جا همه خون بوده خوراکش وین جا شِکَرَش در لب و شیرَش به دهان است

4 زان است که در لوحِ اَزَل دیده که عالم بر عالمیان جایِ چه ذُل و چه هَوان است

1 شب در بساط احرار از التفات سردار کنیاک بود بسیار تریاک بود بی مر

2 هر کس به نشوه‌ای تاخت با نشوه کار خود ساخت من هم زدم به وافور از حد خود فزون تر

3 تریاک مُفت دیدم هی بستم و کشیدم غافل که صبح آن شب آید مرا چه بر سر

4 گشت از وفور وافور یُبس مزاج موفور چونان که صبح ماندم در مستراح مضطر

1 یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رم می‌کنند

2 جمله بنشینند با هم خوب و برخیزند خوش چون به پیش در رسند از همدگر رم می‌کنند

3 همچنان در موقع وارد شدن در مجلسی گه ز پیش رو گهی از پشت سر رم می‌کنند

4 دردم در این یکی بر چپ رود آن یک به راست از دو جانب دوخته بر در نظر رم می‌کنند

1 نَعوذُ بالله از آن قطره های دیده شیخ چه خانه ها که از این آب کم خراب کند

2 شنیده ام که به دریای هند جانوری است که کسب روزی با چشم اشک یاب کند

3 به ساحل آید و بی حس به روی خاک افتد دو دیده خیره به رخسار آفتاب کند

4 شود ز تابش خور چشم او پر از قی و اشک برای جلب مگس دیده پر لعاب کند

آثار ایرج میرزا

10 اثر از قطعه‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعه‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.