6 اثر از اشعار منتسب حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار منتسب حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

خانه / آثار حافظ شیرازی / اشعار منتسب حافظ شیرازی

اشعار منتسب حافظ شیرازی

1 مطرب خوش‌نوا بگو تازه به تازه نو به نو باده دلگشا بجو تازه به تازه نو به نو

2 با صنمی چو لعبتی خوش بنشین به خلوتی بوسه ستان به آرزو تازه به تازه نو به نو

3 بر ز حیات کی خوری گر نه مدام می خوری باده بخور به یاد او تازه به تازه نو به نو

4 شاهد دلربای من می‌کند از برای من نقش و نگار و رنگ و بو تازه به تازه نو به نو

1 ای ز شرم عارضت گل کرده خوی بر عرق پیش عقیقت جام می

2 ژاله بر لاله است یا بر گل گلاب یا بر آتش آب یا بر روت خوی

3 میشد از چشم آن کمان ابرو و دل از پی اش می رفت و گم می کرد پی

4 امشب از زلفت نخواهم داشت دست رو موذن بانگ می زن گو که حی

1 شب از مطرب که دل خوش باد وی را شنیدم نالهٔ جانسوز نى را

2 چنان در سوز من سازش اثر کرد که بى‌رقّت ندیدم هیچ شىء را

3 حریفى بد مرا ساقى که در شب ز زلف و رخ نمودى شمس وفى را

4 چو شوقم دید در ساغر مى‌افزود بگفتم ساقى فرخنده پى را

1 برو زاهد به امیدی که داری که دارم همچو تو امیدواری

2 به جز ساغر چه دارد لاله در دست بیا ساقی بیاور آنچه داری

3 مرا در رسته دیوانگان کش که مستی خوشتر است از هوشیاری

4 بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز که کردم توبه از پرهیزکاری

1 برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت

2 یک جو از خرمن هستی نتواند برداشت هر که در کوی فنا در ره حق دانه نکشت

3 تو و تسبیح و مصلا و ره زهد و صلاح من و میخانه و زنار و ره دیر و کنشت

4 منعم از می مکن ای صوفی صافی که حکیم در ازل طینت ما را به می ناب سرشت

1 عشقت نه سرسریست که از دل بدر شود مهرت نه عارضیست که جای دگر شود

2 عشق تو در درونم و مهر تو در دلم با شیر اندر آمد و با جان بدر شود

3 دردیست درد عشق که اندر علاج آن هر چند سعی بیش نمایی بتر شود

4 اینک یکی منم که درین شهر هر شبی فریاد من ز ذروهٔ افلاک بر شود

1 می‌زنم هر نفس از دست فراقت فریاد آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد

2 چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان در فراق تو چنانم که بداندیش مباد

3 روز و شب غصه و خون می‌خورم و چون نخورم چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد

4 تا تو از چشم من سوخته دل دور شدی ای بسا چشمهٔ خونین که دل از دیده گشاد

1 ای باد نسیم یار داری زآن نفحهٔ مشکبار داری

2 زنهار! مکن درازدستی با طرهٔ او چه کار داری؟

3 ای گل! تو کجا و روی زیباش او مشک و تو بار خار داری

4 نرگس! تو کجا و چشم مستش او سرخوش و تو خمار داری

1 ساقیا ساغر شراب بیار یک دو جام شراب ناب بیار

2 داروی درد عشق یعنی می کاوست درمان شیخ و شاب بیار

3 آفتاب است و ماه باده و جام در میان مه آفتاب بیار

4 می‌کند عقل سرکشی تمام گردنش را ز می طناب بیار

1 جای حضور و گلشن امن است این سرای زین در به شادمانی و عیش وطرب در آی

2 ای کاخ دولتی تو چه کاخی که مدرج است در شاخسار گلشن تو سایه همای

3 هر صبح در هوای درت می کند صبوح جمشید تخت چرخ به جام جهان نمای

4 فرخنده نوگل تو چمن را حیات ده جعد بنفشهٔ تو صبا را گره گشای

آثار حافظ شیرازی

6 اثر از اشعار منتسب حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار منتسب حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.