برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 مطرب خوشنوا بگو تازه به تازه نو به نو باده دلگشا بجو تازه به تازه نو به نو
2 با صنمی چو لعبتی خوش بنشین به خلوتی بوسه ستان به آرزو تازه به تازه نو به نو
3 بر ز حیات کی خوری گر نه مدام می خوری باده بخور به یاد او تازه به تازه نو به نو
4 شاهد دلربای من میکند از برای من نقش و نگار و رنگ و بو تازه به تازه نو به نو
1 ای ز شرم عارضت گل کرده خوی بر عرق پیش عقیقت جام می
2 ژاله بر لاله است یا بر گل گلاب یا بر آتش آب یا بر روت خوی
3 میشد از چشم آن کمان ابرو و دل از پی اش می رفت و گم می کرد پی
4 امشب از زلفت نخواهم داشت دست رو موذن بانگ می زن گو که حی
1 شب از مطرب که دل خوش باد وی را شنیدم نالهٔ جانسوز نى را
2 چنان در سوز من سازش اثر کرد که بىرقّت ندیدم هیچ شىء را
3 حریفى بد مرا ساقى که در شب ز زلف و رخ نمودى شمس وفى را
4 چو شوقم دید در ساغر مىافزود بگفتم ساقى فرخنده پى را
1 برو زاهد به امیدی که داری که دارم همچو تو امیدواری
2 به جز ساغر چه دارد لاله در دست بیا ساقی بیاور آنچه داری
3 مرا در رسته دیوانگان کش که مستی خوشتر است از هوشیاری
4 بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز که کردم توبه از پرهیزکاری
1 برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت
2 یک جو از خرمن هستی نتواند برداشت هر که در کوی فنا در ره حق دانه نکشت
3 تو و تسبیح و مصلا و ره زهد و صلاح من و میخانه و زنار و ره دیر و کنشت
4 منعم از می مکن ای صوفی صافی که حکیم در ازل طینت ما را به می ناب سرشت
1 عشقت نه سرسریست که از دل بدر شود مهرت نه عارضیست که جای دگر شود
2 عشق تو در درونم و مهر تو در دلم با شیر اندر آمد و با جان بدر شود
3 دردیست درد عشق که اندر علاج آن هر چند سعی بیش نمایی بتر شود
4 اینک یکی منم که درین شهر هر شبی فریاد من ز ذروهٔ افلاک بر شود
1 میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد
2 چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان در فراق تو چنانم که بداندیش مباد
3 روز و شب غصه و خون میخورم و چون نخورم چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد
4 تا تو از چشم من سوخته دل دور شدی ای بسا چشمهٔ خونین که دل از دیده گشاد
1 ای باد نسیم یار داری زآن نفحهٔ مشکبار داری
2 زنهار! مکن درازدستی با طرهٔ او چه کار داری؟
3 ای گل! تو کجا و روی زیباش او مشک و تو بار خار داری
4 نرگس! تو کجا و چشم مستش او سرخوش و تو خمار داری
1 ساقیا ساغر شراب بیار یک دو جام شراب ناب بیار
2 داروی درد عشق یعنی می کاوست درمان شیخ و شاب بیار
3 آفتاب است و ماه باده و جام در میان مه آفتاب بیار
4 میکند عقل سرکشی تمام گردنش را ز می طناب بیار
1 جای حضور و گلشن امن است این سرای زین در به شادمانی و عیش وطرب در آی
2 ای کاخ دولتی تو چه کاخی که مدرج است در شاخسار گلشن تو سایه همای
3 هر صبح در هوای درت می کند صبوح جمشید تخت چرخ به جام جهان نمای
4 فرخنده نوگل تو چمن را حیات ده جعد بنفشهٔ تو صبا را گره گشای
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.