برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 لطف باشد گر نپوشى از گداها، روت را تا به کام دل ببیند دیدهٔ ما، روت را
2 همچو هاروتیم دایم در بلاى عشق زار کاشکى هرگز ندیدى دیدهٔ ما، روت را
3 کى شدى هاروت در چاه زنخدانش اسیر گر نگفتى شمهاى از حسن او ماروت را
4 بوى گل برخاست گویى در چمنها، روت بود بلبلان مستند گویى دیده چون ما، روت را
1 تا جمالت عاشقان را زد بوصل خود صلا جان و دل افتادهاند از زلف و خالت در بلا
2 آنچه جان عاشقان از دست هجرت مىکشد س ندیده در جهان جز کشتگان کربلا
3 ترک ما گر مىکند رندى و مستى جان من ترک مستورى و زهدت کرد باید اولا
4 وقت عیش و موسم شادى و هنگام طرب پنجروز ایّام عشرت را غنیمت دان دلا
1 پدید آمد رسوم بی وفایی نماند از کس نشان آشنایی
2 برند از فاقه نزد هر خسیسی کنون اهل هنر دست گدایی
3 کسی کاو فاضل است امروز در دهر نمی بیند زغم یک دم رهایی
4 ولیکن جاهل است اندر تنعم متاع او چو هست این دم بهایی
1 بیار باده و بازم رهان ز مخموری که هم به باده توان کرد دفع رنجوری
2 به هیچ وجه نتابد چراغ مجلس انس مگر به روی نگار و شراب انگوری
3 به سحر غمزه فتان هیچ غره مباش که آزمودم و سودی نداشت مغروری
4 ادیب چند نصیحت کنی که عشق مباز که هیچ نیست ادیب این سخن به دستوری
1 مباد کس چو من خسته مبتلای فراق که عمر من همه بگذشت در بلای فراق
2 غریب و عاشق و بیدل غریب و سرگردان کشیده محنت ایام و داغهای فراق
3 اگر به دست من افتد فراق را بکشم به آب دیده دهم باز خونبهای فراق
4 کجا روم؟ چه کنم؟ حال دل که را گویم؟ که داد من بستاند دهد جزای فراق
1 راه طلب تو خار غمها دارد کو راهروى که این قدمها دارد
2 دانى که ز روشناس عشق است آنکو بر چهرهٔ جان داغ ستمها دارد
1 دلبر و جانان من برد دل و جان من برد دل و جان من دلبر و جانان من
2 از لب جانان من زنده شود جان من زنده شود جان من از لب جانان من
3 روضه ی رضوان من خاک سر کوی دوست خاک سر کوی دوست روضه ی رضوان من
4 این دل حیران من واله شیدای تست واله و شیدای تست این دل حیران من
1 روزی که فلک از تو بریدهست مرا کس با لب پر خنده ندیدهست مرا
2 چندان غم هجران تو بر دل دارم من دانم و آن که آفریدهست مرا
1 اکنون که چمن گشت ز گلزار بهشتی ساقی می گلگون بطلب بر لب کشتی
2 زنگ غمت از دل می گلرنگ برد پاک بشنو که چنین گفت مرا پاک سرشتی
3 گر محتسبت بر کدوی باده زند سنگ بشکن تو کدوی سر او نیز به خشتی
4 آمرزش نقد است کسی را که در اینجا یاریست چو حوری و سرایی چو بهشتی
1 یا کار به کام دل مجروح شود یا ملک دلم بی ملک روح شود
2 امید من آن است به درگاه خدا کابواب سعادت همه مفتوح شود
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.