برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده خوشتر ز چشم مستت چشم جهان ندیده
2 همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ایزد نیافریده
3 هر زاهدی که دیده یاقوت جان فزایش سجاده ترک کرده پیمانه در کشیده
4 بر چهره بخت نیکت تعویذ چشم زخم است هر دم و ان یکادی ز اخلاص بردمیده
1 من دوش پنهان میشدم تا قصر جانان سنگنک نرمک نهادم پای را رفتم به ایوان سنگنک
2 دیدم نگار نازنین بر تخت زر در خواب خوش من از نهیب بیم او چون بید لرزان سنگنک
3 کردم دو انگشتان دراز آهستهک آهستهک برداشتم برقع به ناز از ماه تابان سنگنک
4 یک نیمه نرگس باز کرد از خواب جنبانید سر شد بر رخ همچون مهش زلف پریشان سنگنک
1 مطرب خوشنوا بگو تازه به تازه نو به نو باده دلگشا بجو تازه به تازه نو به نو
2 با صنمی چو لعبتی خوش بنشین به خلوتی بوسه ستان به آرزو تازه به تازه نو به نو
3 بر ز حیات کی خوری گر نه مدام می خوری باده بخور به یاد او تازه به تازه نو به نو
4 شاهد دلربای من میکند از برای من نقش و نگار و رنگ و بو تازه به تازه نو به نو
1 گر زلف پریشانت در دست صبا افتد هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد
2 ماکشتی صبرخود دربحرغم افکندیم تاآخر از این طوفان هر تخته کجا افتد
3 هرکس به تمنائی فال ازرخ او گیرند بر تخته فیمروزی تا قرعه کرا افتد
4 گرزلف سیاهت رامن مشک ختاگفتم در تاب مشو جانا در گفته خطا افتد
1 ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
2 نزاع بر سر دنیای دون گدا نکند به پادشه بِنه ای نور دیده کوی فلاح
3 عزیز دار زمان وصال را کان دَم مقابلِ شبِ قدر است و روز استفتاح
4 بیار باده که روزش به خیر خواهد بود هر آن که جام صبوحی نهد چراغ صباح
1 من ار زآن که گردم به مستی هلاک به آیین مستان بریدم به خاک
2 به تابوتی از چوب تاکم کنید به راه خرابات خاکم کنید
3 به آب خرابات غسلم دهید پس آنگاه بر دوش مستم نهید
4 مریزید بر گور من جز شراب میارید در ماتمم جز رباب
1 ای ز شرم عارضت گل کرده خوی بر عرق پیش عقیقت جام می
2 ژاله بر لاله است یا بر گل گلاب یا بر آتش آب یا بر روت خوی
3 میشد از چشم آن کمان ابرو و دل از پی اش می رفت و گم می کرد پی
4 امشب از زلفت نخواهم داشت دست رو موذن بانگ می زن گو که حی
1 به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع که با کسم نبود بهر مال و جاه نزاع
2 بیار می که چه خورشید مشغل افروزد رسد به کلبه درویش نیز فیض شعاع
3 صراحتی و حریفی خوشم زدنیا بس که غیر از این همه اسباب تفرقست و صداع
4 برو ادیب به جامی بدل کن این شفقت که من غلام مطیعم نه پادشاه مطاع
1 نور خدا نمایدت آینهٔ مجردی از در ما در آ اگر طالب عشق سرمدی
2 باده بده که دوزخ ار نام گناه ما برد آب زند بر آتشش معجزهٔ محمدی
3 شعبده باز می کنی هر دم و نیست این روا قال رسول ربنا ما انا قط من ددی
4 گر تو بدین جمال و فر، سوی چمن کنی گذر سوسن و سرو و گل به تو جمله شوند مقتدی
1 دریغا خلعت حسن جوانی گرش بودی طراز جاودانی
2 دریغا حسرتا دردا کزین جوی نخواهد رفت آب زندگانی
3 همی باید برید از خویش و پیوند چنین رفته است حکم آسمانی
4 و کل اخ یفارقه اخوه لعمر ابیک الا الفرقدان
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.