برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 بلبل اندر ناله و، گُل خندهٔ خوش میزند چون نسوزد دل که دلبر در وِی آتش میزند؟
2 زاهدا، از تیرِ مژگانش حذر کردن چه سود؟ زخمِ پنهانم به ابروی کَمانکش میزند
3 ناخوشیها دیدهام از زاهدِ پشمینهپوش من غلامِ مطربم کابریشمِ خوش میزند
4 محتسب، با ساغرِ رندان شکستن، روز و شب بادهٔ سرخ از صراحیّ منقّش میزند
1 ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو چین شکن زلفت چون نافهٔ چین خوش بو
2 ماه است رخت یا روز؟ مشک است خطت یا شب؟ سیم است برت یا عاج؟ سنگ است دلت یا رو؟
3 لعلت به در دندان بشکست لب پسته زلفت به خم چوگان بربود دلم چون گو
4 آن رایحهٔ زلف است یا لخلخهٔ عنبر؟ یا غالیه میساید در باغچه حسن او؟
1 دریغا خلعت حسن جوانی گرش بودی طراز جاودانی
2 دریغا حسرتا دردا کزین جوی نخواهد رفت آب زندگانی
3 همی باید برید از خویش و پیوند چنین رفته است حکم آسمانی
4 و کل اخ یفارقه اخوه لعمر ابیک الا الفرقدان
1 به فر دولت گیتی فروز شاه شجاع که با کسم نبود بهر مال و جاه نزاع
2 بیار می که چه خورشید مشغل افروزد رسد به کلبه درویش نیز فیض شعاع
3 صراحتی و حریفی خوشم زدنیا بس که غیر از این همه اسباب تفرقست و صداع
4 برو ادیب به جامی بدل کن این شفقت که من غلام مطیعم نه پادشاه مطاع
1 گر زلف پریشانت در دست صبا افتد هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد
2 ماکشتی صبرخود دربحرغم افکندیم تاآخر از این طوفان هر تخته کجا افتد
3 هرکس به تمنائی فال ازرخ او گیرند بر تخته فیمروزی تا قرعه کرا افتد
4 گرزلف سیاهت رامن مشک ختاگفتم در تاب مشو جانا در گفته خطا افتد
1 روز عید است و من امروز در آن تدبیرم که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم
2 چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم
3 من به خلوت ننشینم پس از این، ور به مثل زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم
4 پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم
1 من ار زآن که گردم به مستی هلاک به آیین مستان بریدم به خاک
2 به تابوتی از چوب تاکم کنید به راه خرابات خاکم کنید
3 به آب خرابات غسلم دهید پس آنگاه بر دوش مستم نهید
4 مریزید بر گور من جز شراب میارید در ماتمم جز رباب
1 ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده خوشتر ز چشم مستت چشم جهان ندیده
2 همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ایزد نیافریده
3 هر زاهدی که دیده یاقوت جان فزایش سجاده ترک کرده پیمانه در کشیده
4 بر چهره بخت نیکت تعویذ چشم زخم است هر دم و ان یکادی ز اخلاص بردمیده
1 رهروان را عشق بس باشد دلیل آب چشم اندر رهش کردم سبیل
2 موج اشک ما کی آرد در حساب آن که کشتی راند بر خون قتیل
3 بی می و مطرب به فردوسم مخوان راحتی فی الراح لا فی السلسبیل
4 اختیاری نیست بدنامی من ضلنی فی العشق من یهدی السبیل
1 ببین هلالِ محرّم بخواه ساغر راح که ماه اَمن و اَمان است و سال صلح و صلاح
2 نزاع بر سر دنیای دون گدا نکند به پادشه بِنه ای نور دیده کوی فلاح
3 عزیز دار زمان وصال را کان دَم مقابلِ شبِ قدر است و روز استفتاح
4 بیار باده که روزش به خیر خواهد بود هر آن که جام صبوحی نهد چراغ صباح
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.