برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 زهی خجسته زمانی که یار بازآید به کامِ غمزدگان غمگُسار بازآید
2 به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم اَبلقِ چشم بدان امید که آن شهسوار بازآید
3 اگر نه در خمِ چوگان او رَوَد سَرِ من ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید
4 مقیم بر سرِ راهش نشستهام چون گرد بدان هوس که بدین رهگذار بازآید
1 اگر آن طایرِ قدسی ز دَرَم بازآید عمرِ بگذشته به پیرانه سرم بازآید
2 دارم امّید بر این اشکِ چو باران که دگر برقِ دولت که بِرَفت از نظرم بازآید
3 آن که تاجِ سرِ من خاکِ کفِ پایش بود از خدا میطلبم تا به سرم بازآید
4 خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید
1 نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید فغان که بختِ من از خواب در نمیآید
2 صبا به چشمِ من انداخت خاکی از کویش که آبِ زندگیم در نظر نمیآید
3 قدِ بلندِ تو را تا به بَر نمیگیرم درختِ کام و مرادم به بَر نمیآید
4 مگر به رویِ دلارایِ یارِ ما ور نی به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید
1 جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید هِلال عید در ابرویِ یار باید دید
2 شکسته گشت چو پشتِ هلال قامتِ من کمانِ ابرویِ یارم چو وَسمه بازکشید
3 مگر نسیمِ خَطَت صبح در چمن بگذشت که گُل به بویِ تو بر تن چو صبح جامه درید
4 نبود چنگ و رَباب و نَبید و عود، که بود گِلِ وجودِ من آغشتهٔ گلاب و نَبید
1 رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید
2 صَفیرِ مرغ برآمد، بَطِ شراب کجاست؟ فَغان فتاد به بلبل، نقابِ گُل که کشید؟
3 ز میوههای بهشتی چه ذوق دریابد هر آن که سیبِ زَنَخدانِ شاهدی نَگَزید
4 مَکُن ز غُصه شکایت که در طریقِ طلب به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
1 ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
2 شاهدان در جلوه و من شرمسارِ کیسهام بارِ عشق و مُفلسی صَعب است، میباید کشید
3 قَحطِ جُود است آبروی خود نمیباید فروخت باده و گُل از بهایِ خرقه میباید خرید
4 گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش من همیکردم دعا و صبحِ صادق میدمید
1 معاشران ز حریفِ شبانه یاد آرید حقوقِ بندگیِ مخلصانه یاد آرید
2 به وقتِ سرخوشی از آه و ناله عُشّاق به صوت و نغمهٔ چنگ و چَغانه یاد آرید
3 چو لطفِ باده کُنَد جلوه در رخِ ساقی ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید
4 چو در میانِ مراد آورید دستِ امید ز عهدِ صحبت ما در میانه یاد آرید
1 بیا که رایتِ منصورِ پادشاه رسید نویدِ فتح و بشارت به مِهر و ماه رسید
2 جمالِ بخت ز رویِ ظفر نقاب انداخت کمالِ عدل به فریادِ دادخواه رسید
3 سپهر، دور خوش اکنون کُنَد که ماه آمد جهان به کامِ دل اکنون رسد که شاه رسید
4 ز قاطعانِ طریق این زمان شوند ایمن قوافلِ دل و دانش که مَرد راه رسید
1 بویِ خوشِ تو هر که ز بادِ صبا شنید از یارِ آشْنا سخنِ آشْنا شنید
2 ای شاهِ حُسن چشم به حالِ گدا فِکَن کاین گوش بس حکایتِ شاه و گدا شنید
3 خوش میکنم به بادهٔ مُشکین مشامِ جان کز دلق پوش صومعه بویِ ریا شنید
4 سِرِّ خدا که عارفِ سالِک به کَس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید
1 معاشران گره از زلفِ یار باز کنید شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
2 حضورِ خلوتِ اُنس است و دوستان جمعند وَ اِنْ یَکاد بخوانید و در فَراز کنید
3 رَباب و چنگ به بانگِ بلند میگویند که گوشِ هوش به پیغامِ اهلِ راز کنید
4 به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.