درد عشقی کشیدهام که مپرس از حافظ شیرازی غزل 270
1. درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
...
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1. درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
...
1. دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شدهام بی سر و سامان که مپرس
...
1. بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
...
1. اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
...
1. به دور لاله قدح گیر و بیریا میباش
به بوی گل نفسی همدم صبا میباش
...
1. صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش
وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
...
1. باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
...
1. فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
...
1. شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
1. خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
...
1. چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
...
1. یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
...