آثار حافظ شیرازی

صفحه 14 از 54
54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حافظ شیرازی / غزلیات حافظ شیرازی

غزلیات حافظ شیرازی

1 مطربِ عشق عجب ساز و نوایی دارد نقشِ هر نغمه که زد راه به جایی دارد

2 عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

3 پیر دُردی کِش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد

4 محترم دار دلم کاین مگسِ قندپَرست تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایی دارد

1 آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد

2 از سَرِ کُشتهٔ خود می‌گذری همچون باد چه توان کرد؟ که عمر است و شتابی دارد

3 ماهِ خورشید نُمایَش ز پسِ پردهٔ زلف آفتابیست که در پیش سَحابی دارد

4 چشمِ من کرد به هر گوشه روان سیلِ سرشک تا سَهی سَروِ تو را تازه‌تر آبی دارد

1 شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد

2 شیوهٔ حور و پری گر چه لطیف است ولی خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد

3 چشمهٔ چشمِ مرا ای گلِ خندان دریاب که به امّیدِ تو خوش آبِ روانی دارد

4 گوی خوبی که بَرَد از تو؟ که خورشید آن جا نه سواریست که در دست عِنانی دارد

1 جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد

2 با هیچ کس نشانی زان دِلْسِتان ندیدم یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد

3 هر شبنمی در این ره صد بحرِ آتشین است دردا که این معما شرح و بیان ندارد

4 سرمنزلِ فراغت نَتْوان ز دست دادن ای ساروان فروکَش کاین ره کران ندارد

1 روشنیِ طلعتِ تو ماه ندارد پیشِ تو گُل، رونقِ گیاه ندارد

2 گوشهٔ ابرویِ توست منزلِ جانم خوشتر از این گوشه پادْشاه ندارد

3 تا چه کُنَد با رخِ تو دودِ دلِ من آینه دانی که تابِ آه ندارد

4 شوخیِ نرگس نگر که پیشِ تو بشکفت چشمْ دریده، ادب نگاه ندارد

1 نیست در شهر نگاری که دلِ ما بِبَرَد بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد

2 کو حریفی کَشِ سرمست که پیشِ کرمش عاشقِ سوخته دل نامِ تمنا ببرد

3 باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم آه از آن روز که بادَت گلِ رعنا ببرد

4 رهزنِ دهر نخفته‌ست مشو ایمن از او اگر امروز نبرده‌ست که فردا ببرد

1 اگر نه باده غمِ دل ز یادِ ما بِبَرَد نهیبِ حادثه بنیادِ ما ز جا بِبَرَد

2 اگر نه عقل به مستی فروکَشَد لنگر چگونه کَشتی از این وَرطِهٔ بلا ببرد

3 فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک که کس نبود که دستی از این دَغا ببرد

4 گذار بر ظلمات است، خِضْرِ راهی کو؟ مباد کآتش محرومی آبِ ما ببرد

1 سحر بلبل حکایت با صبا کرد که عشقِ رویِ گل با ما چه‌ها کرد

2 از آن رنگِ رُخَم، خون در دل افتاد وز آن گلشن، به خارم مبتلا کرد

3 غلامِ همتِ آن نازنینم که کار خیر بی روی و ریا کرد

4 من از بیگانگان دیگر ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

1 بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد

2 ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد

3 مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد

4 بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل بیا که سود کسی برد، کاین تجارت کرد

آثار حافظ شیرازی

54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی