نقدِ صوفی نه همه صافیِ از حافظ شیرازی غزل 159
1. نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغَش باشد
ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد
...
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1. نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغَش باشد
ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد
...
1. خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
...
1. کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
...
1. خوش آمد گُل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت به جز ساغر نباشد
...
1. گل بی رخِ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
...
1. نفسِ بادِ صبا مُشک فشان خواهد شد
عالَمِ پیر دگرباره جوان خواهد شد
...
1. مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
...
1. روزِ هجران و شبِ فُرقَتِ یار آخر شد
روزِ هجران و شبِ فُرقَتِ یار آخر شد
...
1. ستارهای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد
...
1. گداخت جان که شود کارِ دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزویِ خام و نشد
...
1. یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟
...