بعد از این دستِ من و دامنِ از حافظ شیرازی غزل 181
1. بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند
که به بالایِ چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد
...
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1. بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند
که به بالایِ چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد
...
1. حَسْبِ حالی نَنِوشتی و شد ایّامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند؟
...
1. دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
...
1. دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
...
1. نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه داران پیِ کاری گیرند
...
1. گر مِی فروش حاجتِ رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند
...
1. دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد
نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
...
1. مرا به رندی و عشق، آن فضول عیب کُنَد
که اعتراض بر اسرارِ علمِ غیب کُنَد
...
1. طایر دولت اگر باز گذاری بِکُنَد
یار بازآید و با وصل قراری بِکُنَد
...
1. کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
بِبَرَد اجرِ دو صد بنده که آزاد کند
...
1. آن کیست کز رویِ کرم با ما وفاداری کند
بر جایِ بدکاری چو من یک دَم نکوکاری کند
...