آثار حافظ شیرازی

صفحه 19 از 54
54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حافظ شیرازی / غزلیات حافظ شیرازی

غزلیات حافظ شیرازی

1 زاهدِ خلوت نشین دوش به میخانه شد از سرِ پیمان بِرَفت با سرِ پیمانه شد

2 صوفیِ مجلس که دی جام و قدح می‌شکست باز به یک جرعه می، عاقل و فرزانه شد

3 شاهدِ عهدِ شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد

4 مُغْبَچه‌ای می‌گذشت راهزنِ دین و دل در پِی آن آشنا از همه بیگانه شد

1 دوش از جنابِ آصف پیکِ بشارت آمد کز حضرتِ سلیمان عشرت اشارت آمد

2 خاکِ وجود ما را از آبِ دیده گِل کن ویرانسرایِ دل را گاهِ عمارت آمد

3 این شرحِ بی‌نهایت کز زلفِ یار گفتند حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد

4 عیبم بپوش زنهار ای خرقهٔ می آلود کان پاکِ پاکدامن بهرِ زیارت آمد

1 عشقِ تو نهالِ حیرت آمد وصلِ تو کمالِ حیرت آمد

2 بس غرقهٔ حالِ وصل کآخر هم بر سرِ حالِ حیرت آمد

3 یک دل بنما که در رَهِ او بر چهره نه خالِ حیرت آمد

4 نه وصل بِمانَد و نه واصل آن جا که خیالِ حیرت آمد

1 در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

2 از من اکنون طمعِ صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد

3 باده صافی شد و مرغانِ چمن مست شدند موسمِ عاشقی و کار به بنیاد آمد

4 بویِ بهبود ز اوضاعِ جهان می‌شنوم شادی آورد گل و بادِ صبا شاد آمد

1 مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد هدهد خوش خبر از طَرْفِ سبا بازآمد

2 برکش ای مرغِ سحر نغمهٔ داوودی باز که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد

3 عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد

4 مردمی کرد و کرم لطفِ خداداد به من کان بتِ ماه رخ از راهِ وفا بازآمد

1 صبا به تهنیتِ پیرِ می فروش آمد که موسمِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد

2 هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

3 تنورِ لاله چنان برفروخت بادِ بهار که غنچه غرقِ عرق گشت و گل به جوش آمد

4 به گوشِ هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

1 سحرم دولتِ بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

2 قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

3 مژدگانی بده ای خلوتیِ نافه گشای که ز صحرایِ خُتَن آهویِ مُشکین آمد

4 گریه آبی به رخِ سوختگان بازآورد ناله فریادرَسِ عاشقِ مسکین آمد

1 نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سِکندری داند

2 نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست کلاه داری و آیینِ سروری داند

3 تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن که دوست خود روشِ بنده پروری داند

4 غلامِ همتِ آن رندِ عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند

1 هر که شد محرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد

2 اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد

3 صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد

4 محتسب شیخ شد و فِسقِ خود از یاد بِبُرد قصهٔ ماست که در هر سرِ بازار بِمانْد

آثار حافظ شیرازی

54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی