آثار حافظ شیرازی

صفحه 20 از 54
54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حافظ شیرازی / غزلیات حافظ شیرازی

غزلیات حافظ شیرازی

1 رسید مژده که ایامِ غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

2 من ار چه در نظرِ یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

3 چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را کسی مُقیمِ حریمِ حَرم نخواهد ماند

4 چه جایِ شُکر و شکایت ز نقشِ نیک و بد است؟ چو بر صحیفهٔ هستی رقم نخواهد ماند

1 ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیثِ قند مشتاقم از برای خدا یک شِکَر بخند

2 طوبی ز قامتِ تو نیارد که دَم زند زین قصه بگذرم که سخن می‌شود بلند

3 خواهی که برنخیزدت از دیده رودِ خون دل در وفایِ صحبتِ رودِ کَسان مَبَند

4 گر جلوه می‌نمایی و گر طعنه می‌زنی ما نیستیم معتقدِ شیخ خودپسند

1 بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند که به بالایِ چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد

2 حاجتِ مطرب و مِی نیست تو بُرقَع بِگُشا که به رقص آوَرَدَم آتشِ رویت چو سپند

3 هیچ رویی نشود آینهٔ حجلهٔ بخت مگر آن روی که مالَند در آن سُمِّ سمند

4 گفتم اسرارِ غمت هر چه بُوَد گو می‌باش صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند؟

1 حَسْبِ حالی نَنِوشتی و شد ایّامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند؟

2 ما بدان مقصدِ عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نَهَد لطفِ شما گامی چند

3 چون مِی از خُم به سبو رفت و گُل افکند نقاب فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند

4 قندِ آمیخته با گُل نه علاجِ دلِ ماست بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند

1 دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند

2 بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند

3 چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند

4 بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند

1 دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند

2 ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت با منِ راه نشین بادهٔ مستانه زدند

3 آسمان بارِ امانت نتوانست کشید قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند

4 جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند

1 نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟ تا همه صومعه داران پیِ کاری گیرند

2 مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند

3 خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند

4 قُوِّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش که در این خیل حِصاری به سواری گیرند

1 گر مِی فروش حاجتِ رندان روا کند ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند

2 ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا غیرت نیاوَرَد که جهان پُر بلا کند

3 حقّا کز این غَمان برسد مژدهٔ امان گر سالِکی به عهدِ امانت وفا کند

4 گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم نسبت مَکُن به غیر که این‌ها خدا کند

1 دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد

2 عِتابِ یارِ پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافیِّ صد جفا بکند

3 ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند هر آن که خدمتِ جامِ جهان نما بکند

4 طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفِق، لیک چو دَرد در تو نبیند که را دوا بکند؟

1 مرا به رندی و عشق، آن فضول عیب کُنَد که اعتراض بر اسرارِ علمِ غیب کُنَد

2 کمالِ سِرِّ محبت ببین، نه نقصِ گناه که هر که بی‌هنر اُفتَد، نظر به عیب کند

3 ز عطرِ حورِ بهشت آن نَفَس برآید بوی که خاکِ میکدهٔ ما عَبیر جِیب کند

4 چنان زَنَد رَهِ اسلام غمزهٔ ساقی که اجتناب ز صهبا، مگر صُهیب کند

آثار حافظ شیرازی

54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی