عاشقم عاشقم به یار قسم از قصاب کاشانی غزل 239
1. عاشقم عاشقم به یار قسم
به وصال تو ای نگار قسم
...
در هر دو جهان عاقل و فرزانه از قصاب کاشانی غزل 240
1. در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم
گر آنکه گرفتار تو جانانه نباشم
...
بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد از قصاب کاشانی غزل 241
1. بر میان تاری ز زلف یار می‌خواهد دلم
سبحه را افکنده و زنّار می‌خواهد دلم
...
مردیم ز غم تا به تو خودکام از قصاب کاشانی غزل 242
1. مردیم ز غم تا به تو خودکام رسیدیم
از سایه تیغت به سرانجام رسیدیم
...
شبی ای مه به پابوست رسیدن از قصاب کاشانی غزل 243
1. شبی ای مه به پابوست رسیدن آرزو دارم
دو بیت از لعل جان‌بخشت شنیدن آرزو دارم
...
سوختم مهر یار را نازم از قصاب کاشانی غزل 244
1. سوختم مهر یار را نازم
گرمی آن نگار را نازم
...
درون آشیان از بیضه تا من از قصاب کاشانی غزل 245
1. درون آشیان از بیضه تا من سر برآوردم
ز تیر غمزه و بیداد خوبان پر برآوردم
...
گر در این ظلمت چراغی پیش از قصاب کاشانی غزل 246
1. گر در این ظلمت چراغی پیش پا می‌داشتم
راه بر سرچشمه آب بقا می‌داشتم
...
ای ز آتش حسن تو شبستان وفا از قصاب کاشانی غزل 247
1. ای ز آتش حسن تو شبستان وفا گرم
وز شعله رخستار تو هنگامه ما گرم
...
کارم ز عقل راست نشد بر جنون از قصاب کاشانی غزل 248
1. کارم ز عقل راست نشد بر جنون زدم
سنگی به شیشه فلک واژگون زدم
...
کجاست دیده که رو سوی یار از قصاب کاشانی غزل 249
1. کجاست دیده که رو سوی یار خویش کنم
علاج درد دل بی‌قرار خویش کنم
...
به بزم دهر حرف دشمنی عام از قصاب کاشانی غزل 250
1. به بزم دهر حرف دشمنی عام است می‌دانم
لبی کز شکوه نگشاید لب جام است می‌دانم
...