اختری خوشتر ازینم به جهان از غالب دهلوی غزل 84
1. اختری خوشتر ازینم به جهان می بایست
خرد پیر مرا بخت جوان می بایست
...
1. اختری خوشتر ازینم به جهان می بایست
خرد پیر مرا بخت جوان می بایست
...
1. هر ذره محو جلوه حسن یگانهایست
گویی طلسم شش جهت آینهخانهایست
...
1. ظهور بخشش حق را ذریعه بی سببی ست
وگر نه شرم گنه در شمار بی ادبی ست
...
1. با من که عاشقم سخن از ننگ و نام چیست؟
در امر خاص حجت دستور عام چیست؟
...
1. گفتم به روزگار سخنور چو من بسی ست
گفتند اندرین که تو گفتی سخن بسی ست
...
1. لعل تو خسته اثر التماس کیست؟
بخت من از تو شکوه گزار سپاس کیست؟
...
1. ببین که در گل و مل جلوه گر برای تو کیست؟
مپوش دیده ز حق طالب رضای تو کیست؟
...
1. در گرد ناله وادی دل رزمگاه کیست؟
خونی که می دود به شرایین، سپاه کیست؟
...
1. در تابم از خیال که دل جلوه گاه کیست؟
داغم ز انتظار که چشمش به راه کیست؟
...
1. نه هرزه همچو نی از مغزم استخوان خالی ست
که جای ناله زاری در این میان خالی ست
...
1. گلشن به فضای چمن سینه ما نیست
هر دل که نه زخمی خورد از تیغ تو وا نیست
...
1. بلبل دلت به ناله خونین به بند نیست
آسوده زی که یار تو مشکل پسند نیست
...