می دهد زاهد به ما هر لحظه از فضولی بغدادی غزل 204
1. می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگر
گر چه ما کار دگر داریم او کار دگر
...
ای جمالت ز گل گلشن جان از فضولی بغدادی غزل 205
1. ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر
هر چه رعناتر ازان نیست ازان رعناتر
...
سوخت دل صد قطره خون در از فضولی بغدادی غزل 206
1. سوخت دل صد قطره خون در چشم تر دارد هنوز
مرد آتش شعله با صد شرر دارد هنوز
...
خاک شد جسم و غمت مونس جانست از فضولی بغدادی غزل 207
1. خاک شد جسم و غمت مونس جانست هنوز
سوخت دل جان بجمالت نگرانست هنوز
...
دلم از عشق تو رسوای جهانست از فضولی بغدادی غزل 208
1. دلم از عشق تو رسوای جهانست امروز
غم پنهان دلم بر تو عیانست امروز
...
دلا بمهر رخش دیده پر آب از فضولی بغدادی غزل 209
1. دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز
ترست پرده چشمت بآفتاب انداز
...
دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست از فضولی بغدادی غزل 210
1. دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست باز
کار من از دست دل چاک گریبانست باز
...
شمع بزم بهجتم مهر مه روی از فضولی بغدادی غزل 211
1. شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس
مطلع خورشید اقبالم سر کوی تو بس
...
غمت روز تنهاییم یار بس از فضولی بغدادی غزل 212
1. غمت روز تنهاییم یار بس
شبم هم نفس ناله زار بس
...
چیده ایم از اختلاط خلق از فضولی بغدادی غزل 213
1. چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس
نه کسی پروای ما دارد نه ما پروای کس
...
نه من مقید آن سرو گلعذارم از فضولی بغدادی غزل 214
1. نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس
هوای او همه دارند من ندارم و بس
...
ز عشقت ناله زاری که من از فضولی بغدادی غزل 215
1. ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد کس
همین بس کار من کاری که من دارم ندارد کس
...