توئی به جای دو جدت سر جهان از فیض کاشانی غزل 1054
1. توئی به جای دو جدت سر جهان را تاج
سزد که از رؤسای جهان ستانی باج
...
1. توئی به جای دو جدت سر جهان را تاج
سزد که از رؤسای جهان ستانی باج
...
1. تو را امام زمان گر در اختفاست صلاح
صلاح ما همه آنست کان تو راست صلاح
...
1. ز هجر مهدی هادی است کار و بارم تلخ
گذشت زین غم جانسوز روزگارم تلخ
...
1. گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پائی به چراغ تو ببینم چه شود
...
1. دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانم یا جان ز تن برآید
...
1. صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد
اظهار غم شوق امامم به سر افتاد
...
1. نه هر که روی نبی دید سروری داند
نه هر که آینه سازد، سکندری داند
...
1. نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
...
1. همای اوج سعادت به دام ما افتد
امام را گذر ار بر مقام ما افتد
...
1. زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید
...
1. اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
...
1. کو ره آن که نهم سوی شما گامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
...