اگر آن شاه دین پرور نوازد از فیض کاشانی غزل 1018
1. اگر آن شاه دین پرور نوازد خاطر ما را
به تشریف قدومش خوش برافشانیم جانها را
...
1. اگر آن شاه دین پرور نوازد خاطر ما را
به تشریف قدومش خوش برافشانیم جانها را
...
1. ای فروغ شرع و دین از روی رخشان شما
آبروی طاعت از مهر محبان شما
...
1. یا رب که کارها همه گردد به کام ما
نور حضور خویش فروزد امام ما
...
1. به ملازمان مهدی که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
...
1. به خدا اگر به فیضت اثری رسد ز فیضت
گذرد ز آسمانها بدرد حجابها را
...
1. مژده آمدنت داد صبا دوران را
رونق عهد شبابست دگر ایمان را
...
1. دل میرود ز دستم صاحب زمان خدا را
بیرون خرام از غیب، طاقت نماند ما را
...
1. کجا رسم من مسکین بدان جناب کجا
وصال بحر کجا گمره تراب کجا
...
1. مژده وصل آن رفیع جناب
آمد از نزد حق به نص کتاب
...
1. ای شاهد قدسی بگشا بند نقابت
ای مهدی هادی بنما ره به جنابت
...
1. در دل ز حق تعالی، شکریست بینهایت
کو در کتاب خود کرد، در شأن تو حکایت
...
1. منم که مهر نبی و ولی پناه من است
دعای نایب حق ورد صبحگاه من است
...