آهنگ جانان کرد جان ایمطرب از فیض کاشانی غزل 84
1. آهنگ جانان کرد جان ایمطرب آهنگی بس است
دیوانه شد دل زان پری دیوانه را رنگی بسست
...
1. آهنگ جانان کرد جان ایمطرب آهنگی بس است
دیوانه شد دل زان پری دیوانه را رنگی بسست
...
1. مرا که دل زغم معصیت ورق و رقست
امید نور تجلی زحق طبق طبق است
...
1. بندهٔ او من و او خدای منست
من برای وی و او برای منست
...
1. دلم پیوسته با مهرش قرین است
محبت خاتم دلرا نگین است
...
1. زمستان خراباتیم پند است
که هر کو عشق بازد هوشمند است
...
1. نه زلفست آن که دلها را کمندست
هزاران دل بهر موئیش بند است
...
1. کعبهٔ وصل تو پناه منست
طاق ابروت قبله گاه منست
...
1. گر کشی و گر بخشی هر چه میکنی خوبست
کشتن از تو میزیبد بخشش از تو محبوبست
...
1. لب برلبم نه ساقیا تا جان فشانم مست مست
این باقی جان گوبرو آن جان باقی هست هست
...
1. شوریدگان عشق را ای مطرب آهنگ فناست
برگ نوا را ساز کن ساز ره مستان نواست
...
1. نگارا در غمت جانم حزین است
بهر جزو دلم در وی دفین است
...
1. صحرا وباغ و خانه ندانم کجا خوش است
هرجا خیال روی تو باشد مرا خوش است
...